دریچهای فراروی بلوغ
مطالعه و بررسی ذهن تا قرن نوزدهم توسط فیلسوفان انجام میشد، چرا که دانشمندان به درون جعبه سیاه مغز و نحوه کار آن دسترسی نداشتند. سالها گذشت و امروز در قرن حاضر به نقطهای رسیدهایم که مطالعه مغز یک فناوری مهم و استراتژیک شده است، با عنوان علوم وفناوریهای شناختی. دانشی که به مطالعه ذهن/مغز و کارکردهای شناختی انسان میپردازد.
تاریخ رسمیت یافتن علوم شناختی به عنوان یک حوزه جدید علمی به سال1978 بازمیگردد. زمانی که تعدادی از دانشمندان برجسته در شهر کانزاس آمریکا گرد هم آمدند تا درباره وضعیت علوم شناختی گفت و گو و ماهیت میان رشتهای آن را روشن کنند. نتیجه گفت و گوی آنها یک نمودار 6 ضلعی بود. خطوط روی نمودار رشتههایی را که نویسندگان مزبور همچون بخشی از علوم شناختی میپنداشتند، نشان میدهد، همراه با پیوند میان رشتههایی که به طور خاص با مطالعه ذهن وشناخت سروکار دارند.
اما این شش ضلعی مدل خیلی خوبی برای علم شناخت نبود. حتی اگر خطوطی را که نشانگر پیوند میان رشتههای علم شناخت است جدی بگیریم، شش ضلعی حس تلاش فکری یکپارچهای را به ما منتقل نمیکند. این احساس را نمیدهد که چیزی بیش از ترکیب رشتههای سنتی مانند روانشناسی، زبان شناسی، مردم شناسی و انسان شناسی، علوم اعصاب، هوش مصنوعی و فلسفه باشد. اما آیا نظریهای وجود دارد که رشتههای گوناگون علوم شناختی را با هم تلفیق کند؟ این سوال باعث شد تا نظریههای مختلفی ارائه شود و تمرکز بر روی این حوزه گسترش یابد.
تا اینکه در قرن بیست و یکم به نقطهای رسیدیم که مطالعه مغز، ساختارها و کارکردهای آن با استفاده از فناوریهای جدید مطالعه و شناخت، روز به روز در حال گسترش است. قرنی که گفته میشود به شناسایی اسرار مغز و درک هر چه بیشتر عملکرد آن خواهد گذشت.
تحولی فناورانه در زندگی
علمی که تحول را در زندگی به همراه دارد و میرود تا در معالجه بیماریهای روانی و آسیبهای شناختی راهکارهای جدیدی را مبتنی بر عملکرد مغز ارائه دهد. پیشرفت این دانش نگاه به رفتارهای فردی و اجتماعی را تغییر میدهد و راهکارهایی را برای تقویت کارکردهای شناختی پیش رویمان قرار میدهد. مهمتر از همه آموزش و پرورش، رسانههای جمعی و خلاصه هر چه با ذهن و مغز سروکار دارد را تحت تأثیر قرار میدهد.
پس این همه تغییر و تحول باعث شده است تا کشورها سرمایهگذاریهای کلانی روی این حوزه داشته باشند. نمونه آن پروژه بزرگ چند میلیارد دلاری برای مطالعه مغز و نقشه برداری آن در آمریکا و اروپاست. پروژه ای باعنوان کانکتومیکز .
محققان در جای جای این کره خاکی در تلاش هستند تا سر از اسرار این ودیعه الهی در آورند. در کشور ما نیز علوم و فناوریهای شناختی به عنوان اولویت الف در نقشه جامع علمی کشور مطرح شد. اقدامات خوبی نیز تا کنون انجام شده است.
حمایت از پژوهشگران
انجام طرحهای پژوهشی محققان یکی از مسیرها برای پیشرفت در این حوزه است. طرحهایی همراه با نوآوری و خلاقیت که پرده از این اسرار برمیدارد. اما همراهی محققان در این مسیر عاملی تاثیرگذار برای شتاب دادن به حرکت آنها است. ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری یکی از مراکزی است که در این مسیر محققان را حمایت میکند.
این ستاد با انتشار 12 دوره فراخوان از پژوهشگران این حوزه دعوت کرد تا طرحهای خود را برای دریافت حمایت ارسال کنند. در نهایت نیز از میان طرحهای ارسال شده بیش از 240 پژوهش برای حمایت تایید شد. پژوهشهایی که هر یک موضوعی تازه را مورد بررسی قرار میدهد و دستاوردی نو در این حوزه نوین دارد. علوم و فناوریهای شناختی حوزهای نوپا است که نیاز به حمایت دارد. ایران تا امروز در حوزه گسترش این فناوری به خوبی عمل کرده و با تلاش نیروی انسانی فعال و نوآور گامهای تاثیرگذار برداشته شده است.
گزارش از مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری
پایان پیام/25
اخبار مرتبط:
* طرح های مرتبط با توانبخشی شناختی حمایت می شوند
* ۴ طرح تحقیقاتی علوم شناختی بین مراکز علمی ایران و چین اجرا می شود
Send to friends