استارتاپها و گام مهم ایدهپردازی
راه اندازی یک استارتاپ، ارتباط عمیقی با ویژگیهای شخصیتی و ایمان فردی دارد. شخصی که دچار تزلزل در تصمیمگیری است و از دامنه ریسک بالا در زندگی واهمه دارد، به احتمال زیاد نمیتواند موسس موفقی برای یک استارتاپ باشد، حتی اگر ایدهای خوبی نیز در اختیار داشته باشد و از پشتوانه مالی کافی نیز برخوردار باشد.
بر اساس برخی دادهها، قریب ۵۰۰ هزار کسب و کار کوچک در کشور وجود دارد، همهای کسب و کارهای کوچک، از این ظرفیت برخوردار نیستند که دوام بیاورند و کمتر از یک سوم این کسب وکارها میتوانند وارد پنجمین سال فعالیت خود شوند.
اگر بخواهیم از مدل سنتی ایجاد کسب وکارهای کوچک فاصله بگیریم و ایدهها و رویاهای فردی را در قالب یک استارتاپ پیگری کنیم. باید پیش از هر چیز سفری به آینده داشته باشیم! سفر به آینده به این معنی است که با توجه به واقعیتهای امروز پیشبینی کنیم که بازار، اقتصاد و شیوه عرضه یک کالا یا خدمات خاص در ۲ یا ۵ سال آینده شاهد چه تغییراتی خواهد بود.
باید با پیشبینی نسبی سیر تحولات، از خود بپرسیم که در حال حاضر چه مشکلاتی در جامعه وجود دارد و چگونه میتوانم با عرضه یک کالا یا خدمت ارتقاء یافته، گامی در جهت حل این مشکل برداریم. مرحله بعدی میتواند تیمسازی باشد. تیم یعنی گروهی از افراد همراستا که به تحقق و تجاریسازی ایده شما باور دارند. داشتن مشاور یا یک منتور خوب نیز از جمله موهبتهای یک استارتاپ خوب است.
معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، مراکز متعددی را مانند مراکز نوآوری، شتابدهندهها، پارکهای علم و فناوری و دیگر نهادها را تاسیس کرده است تا محلی برای استقرار استارتاپ و بهرهگیری از منتورها و مشاورین خبره باشند. در این مراکز همچنین بستههای پیشنهادی برای جذب کمک مالی و سرمایه و همچنین نحوه بازارسازی و تولید انبوه به استارتاپها، عرضه میشود.
با این همه، علیرغم اهمیت همه این مراحل، به زعم نگارنده، مهمترین مرحله، اولین مرحله است، یعنی ایدهپردازی و جرقه اولیه در ذهن. ایدهای سودآور است که واقعاً به تولید کالا و خدمتی منجر شود که مردم به آن نیاز مبرم داشته باشند. بسیاری اوقات در مراکز نوآوری و یا در دانشگاه مشاهده میشود که محصولات و خدماتی توسط دانشجویان در قالب استارتاپ، عرضه میشود که علی رغم جالب بودن، اما چیزی نیست که به اصطلاح، مردم حاضر باشند برای آن هزینه کنند.
این همان نکته مغفول مانده در شروع استارتاپهای دانشجویی است، موسس استارتاپ باید از خود بپرسد در زمانهای که به دلیل برخی محدودیتها، مصرفکننده با کمبود منابع مواجه است، آیا حاضر است این محصول یا خدمت را نیز در سبد هزینههای ماهیانه خود قرار دهد؟ اگر پاسخ به این سوال مثبت بود، شانس موفقیت استارتاپ افزایش خواهد یافت.
*کارشناس زیستبومهای استارتاپی
Send to friends