بحران کرونا؛ از اتلاف مغزها به چرخش مغزها

بحران کرونا؛ از اتلاف مغزها به چرخش مغزها


زمان مطالعه : 10 دقیقه
کد خبر : 50955
محمدامین مولا*

کشورهای معدودی  در دنیا هستند که از ظرفیت سرمایه انسانی قابل توجه و شاخصی برخوردار باشند و در عین حال قابلیت استفاده بهینه و اثربخش از این ظرفیت ها را داشته باشند. در برابر کشورهای متعدی هستند که یا از ظرفیتهای سرمایه انسانی پایینی برخوردار هستند و یا اینکه توانمندی بالایی در استفاده بهینه از سرمایه های خود را نداشته و دچار هدررفت سرمایه های انسانی و یا به عبارتی دیگر " اتلاف مغزها" می شوند. لذا برای بسیاری از کشورهای جهان، توسعه سرمایه های انسانی همزمان با بکارگیری اثربخش آنها یک چالش اساسی بشمار می آید. در این یادداشت کوتاه تلاش می شود روند توسعه سرمایه های انسانی بخصوص در حوزه علم و فناوری در کشور ایران در طول چهار دهه گذشته مرور اجمالی شود و سپس فرآیند بکارگیری از این سرمایه ها بخصوص در سایه بحران کرونا به اختصار مورد بررسی قرار گیرد.   

چهار دهه از زمانی که جمهوری اسلامی ایران در سال 1979 تاسیس شد، گذشت. در این مدت زمان طولانی، ایران پیشرفت های علمی و فناورانه‌ی زیادی را به دست آورده است. در سال 1979 با توجه به نظام رتبه بندی اسکوپوس، ایران رتبه 39 را در تعداد مقالات چاپ شده در اختیار داشت. این رتبه در سال 2017 به رتبه 16 ارتقا یافت. در زمینه علوم پزشکی، قبل از انقلاب جمهوری اسلامی ایران، رتبه ایران در تعداد مقالات چاپ شده در اسکوپوس 38 بود در حالیکه این رتبه در حال حاضر به رتبه‌ی 17 ارتقا یافته است. آموزش پزشکی از لحاظ کمیت و کیفیت به خصوص هنگامی که آموزش پزشکی با تاسیس وزارت بهداشت و درمان پزشکی به خدمات بهداشتی متصل شده است، به طور چشمگیری بهبود یافته است. پیش از انقلاب جمهوری اسلامی ایران، تنها 250،000 دانشجو در دانشگاه های ایران فعال بودند، درحالیکه اکنون 5 میلیون دانشجو در بخش تحصیلات عالی در ایران مشغول به تحصیل هستند. تعداد دانشگاه ها از 20 عدد در سال 1979 به بیش از 2500 در سال 2017 افزایش یافته است. فقط در وزارت بهداشت و آموزش پزشکی بیش از 70 دانشگاه علوم پزشکی تاسیس شده و در حال حاضر به صورت فعالانه، با بیش از 19،000 اعضای هیات علمی و 400،000 دانش آموز پذیرای دانشجویان است. نه تنها تعداد اعضای هیات علمی دانشگاه ها افزایش یافته است، بلکه کیفیت رتبه آنها نیز بهبود یافته است؛ در حال حاضر بسیاری از آنها استاد و استاد تمام هستند[1].

اریک آرشامبو در مقاله «سی سال تولید علم» در مجله ساینسو متریکیس که یکی از بزرگترین موسسات ارزیابی علم وفناوری برای نهادهای دولتی و غیردولتی جهان است، با بررسی رابطه میان عوامل جغرافیای سیاسی و فعالیت‌های علمی و چند رخداد بسیار مهم تاثیرگذار بر وضعیت جهان طی ۳۰ سال و نیز چند جنبش علمی آغاز شده در این دوره اذعان می‌کند که با وجود تنش های دائمی در منطقه خاورمیانه و جنگ عراق علیه ایران، این رویدادهای مهیب تاثیر بسیار متفاوتی بر نظام‌های علمی و بازیابی این نظام ها در کشورهای منطقه خاورمیانه گذاشته است. نویسنده این مقاله اذعان می‌کند نرخ رشد علمی ایران ۱۱ و ترکیه 5/5 برابر متوسط رشد برونداد علمی جهان در دوره ۱۴ ساله ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۹ در مقایسه با ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۴ بوده است[2]. قرار گرفتن ایران در 5 کشور برتر در زمینه تحقیقات سلول های بنیادی، کشور دوم در زمینه پیوند مغز استخوان، در 10 کشور اول در زمینه فناوری نانو، بیوتکنولوژی و درمان ناباروری از دیگر دستاوردهای علمی ایران در طول این مدت می‌باشد[3]. در کنار همه‌ی این دستاوردها اما پاسخ به مسائل مهمی همچون عملکرد ضعیف در نوآوری و خروجی های اقتصادی و صادرات ناچیز در محصولات با تکنولوژی پیشرفته ضروری به نظر می‌رسد که در این یادداشت قصد پاسخگویی به آنها را نداریم.

 علاوه بر این‌‌ها در دو دهه‌ی گذشته، سیاست های علمی و تکنولوژیکی در ایران افزایش چشمگیری داشته است. تاکید بر علم و فناوری به گفتمان حاکم در سطوح مختلف نظام تبدیل شده است. همچنین، تدوین و تصویب قوانین مهم در مجلس برای تشویق و حمایت از تحقیق و توسعه، رشد محسوس در تعداد پارک های علم و فناوری و مراکز رشد، نرخ رشد سریع چاپ مقالات توسط دانشمندان و محققان ایرانی و قرار گرفتن ایران در میان پنج کشور برتر در تعداد فارغ التحصیلان در علوم و مهندسی همگی بیانگر شروع یک حرکت جدی در این زمینه بوده است[4]. از سوی دیگر گسترش ظرفیت جذب مراکز آموزش عالی، به منظور رشد و پرورش نیروی انسانی ماهر مساله‌ای است که در طول سالیان گذشته در برنامه‌های آموزشی مورد توجه قرار گرفته است. مجموع دانشجويان تحصيلات تكميلي كشور در سال تحصيلی 1395-1394 نسبت به سال تحصيلي 1386-1385 با رشد بالاتر از 400 درصد به بيش از 5 برابر افزايش يافته و تعداد آنها از حدود 180 هزار نفر به بالغ بر 968 هزار نفر رسيده است[5].

همه‌ی این عوامل، علی رغم وجود ایرادات در کم و کیف پرورش نیروی انسانی در کشور، کشور ایران را در وضعیت نسبتا مناسبی به لحاظ ظرفیت سرمایه انسانی قرار داده است. رتبه 60 ایران (در میان 189 کشور) در شاخص توسعه انسانی (HDI, 2019) که به نوعی نشان دهنده‌ی  ظرفیت و توانایی کشور در پرورش استعدادها، رتبه 65  ایران (از میان 132 کشور) در مولفه‌ی مهارت‌های دانش جهانی[6] که یکی از مولفه‌های شاخص رقابت پذیری برای استعدادها (GTCI,2020) می‌باشد و همچنین درخشان ظاهر شدن دانشجویان و محققان ایرانی در مجامع علمی دنیا همگی موید نکات ذکر شده در بالا هستند. اما نکته حائز اهمیت پس ازآموزش و تربیت نیروی انسانی توانا، میزان بهره مندی جامعه از پتانسیل‌های ایجاد شده و بکارگیری نیروهای انسانی تربیت شده است، مسئله‌ای که به نظر می‌رسد یا به طور جدی به آن فکر نشده است و یا ظرفیت‌های لازم برای جذب تمامی این نیروی انسانی در داخل وجود ندارد. بر اساس طرح آمارگیری نیروی کار در سال 98، بررسی نرخ بیکاری فارغ التحصیلان آموزش عالی نشان می‌دهد، 6/16 درصد جمعیت فعال فارغ التحصیل آموزش عالی بیکار بوده‌اند که این مقدار 8/5  درصد از میانگین نرخ بیکاری بالاتر است. همچنین در بهار 98، سهم جمعیت بیکار فارغ التحصیل آموزش عالی از کل بیکاران 3/40 درصد بوده است[7]. در واقع می‌توان چنین نتیجه گرفت که عدم برنامه ریزی و فراهم نکردن بستر مناسب برای بکارگیری و جذب استعدادها علاوه بر القای حس نا امیدی و بی تفاوت نمودن سرمایه های انسانی نسبت به آینده کشور، می‌تواند کشور را دچار بحران " اتلاف مغزها " نماید، پدیده‌ای که خسارات جبران ناپذیری را متوجه رشد و توسعه اقتصادی کشور در حال توسعه‌ای همچون ایران خواهد نمود.

حال با توجه به اینکه ظرفیت جذب و استخدام تمام سرمایه‌های انسانی در داخل وجود ندارد، داشتن استراتژی فعالانه‌ی  توسعه و صادرات محصولات دانش بنیان مبتنی بر سرمایه های انسانی و از آن مهمتر " صادرات هدفمند" سرمایه انسانی به کشورهایی که به چنین نیروهایی نیاز دارند، می‌تواند تهدید پدیده‌ی " اتلاف مغزها " را به فرصت طلایی " چرخش مغزها " بدل نماید. شیوع ویروس کرونا و پیشتازی شرکت‌های ایرانی در جنبه‌های فناورانه مبارزه با این ویروس و تولید کالاهای فناورانه‌ای چون ونتیلاتور [دستگاه تنفس مصنوعی] و کیت تشخیص بیماری کووید-۱۹ که بسیاری از کشورهای پیشرفته و صنعتی دنیا هنوز قادر به تولید آن نشده‌اند و ارسال آن‌ها به کشورهایی از جمله آلمان و لبنان و وجود تقاضای روز افزون برای این کالاها از سوی کشورهایی چون ترکیه، اکوادور، برزیل و اسپانیا، توان علمی کشور را به بسیاری از کشورهای دنیا ثابت نمود[8].

اما باید در نظر داشت که گام اساسی کشور در زمینه بهره برداری از سرمایه های انسانی و جلوگیری از هدر رفت آنها نباید صرفاً  به صادرات محصولات و خدمات حاصل از فعالیت این سرمایه ها در داخل کشور بخصوص در دوران شیوع کرونا  محدودگردد.  به هر حال باید توجه داشت که بحران کرونا شرایطی را فراهم ساخته است که در صورت اجرای استراتژی‌های هوشمندانه، نیروی انسانی کشور ایران می‌تواند در کوتاه مدت و بلند مدت نقشی اساسی را در کنترل آن ایفا نماید. برای مثال، شواهد در حال تقویتی وجود دارد که نشان می دهد کووید-19 می تواند چرخه‌ای و فصلی باشد، و شیوع آن اکنون در نیمکره جنوبی و با ورود به فصل زمستان آغاز شود. این نشان می‌دهد در 12 تا 18 ماه آینده، احتمالاً مجموعه‌ایی از کشورها که شیوع بیماری را تجربه کرده‌اند و مجموعه کشورهایی که درگیر سرکوب هستند توامان وجود داشته باشند. بنابراین، در آینده نزدیک، برای جلوگیری از مرگ و میر، سیاستگذاران باید سیستم هایی را برای حرکت سریع و چرخشی کارکنان حوزه بهداشت و درمان ایجادکنند. لذا کانال تبادل سرمایه های انسانی کشور بخصوص در حوزه بهداشت و درمان می تواند بعنوان یک گام اولیه و مقدماتی در حرکت هدفمند کشور بسوی راهبرد "چرخش مغزها" در برابر آفت " اتلاف مغزها" تلقی شود که اثرات مخرب ان خود را در مورادی همچون مهاجرت غیر سازنده به خارج از کشور و یا ناامیدی هدررفت آنها در داخل کشور شود. در راستای این راهبرد هوشمندانه، می توان به تقویت پیوندها و تعاملات راهبردی بلند کشور ایران با کشورهای همسایه و دوست در منطقه و یا جهان اسلام و حتی در عرصه بین المللی بشکل جدی اندیشید. بر اساس این راهبرد، کشورهایی همچون ایران که از ظرفیتهای بالای نیروی انسانی در زمینه های مختلف از جمله حوزه بهداشت و درمان برخوردارند و درعین حال در مرحله کنترل بیماری کرونا و یا شکست کامل آن  قرار دارند کارکنان بهداشتی مازاد خود را برای پر کردن کمبودها و ارائه کمک‌های امدادی برای کشورها در بحبوحه شیوع بسیج و ارسال کنند[9]. در بلند مدت نیز، ایجاد معاهده‌ها و توافق نامه‌های دوطرفه میان دولت ایران با کشورهای متقاضی نیروی انسانی متخصص در حوزه‌های مختلف، ضمن انتقال بخشی از بیکاری به خارج از کشور می‌تواند مزایایی از جمله ارز آوری و سر ریز مثبت ناشی از تحقیقات و فعالیت‌های علمی را برای کشور به همراه داشته باشد.

 

*کارشناس رصد خانه مهاجرت ایران

منبع: isti.ir



[1] Akhondzadeh, S. (2017). Research in Iran : An Overview, 9(2), 2025.

[3] Akhondzadeh, S. (2018). Iran Science , Research & Technology Achievements since the Islamic Republic Revolution Era – ( 1979-2018 ), 1(2), 2018.

 

[4] HamidiMotlagh, R., Babaee, A., Maleki, A., & Isaai, M. T. (2018). Innovation Policy, Scientific Research, and Economic Performance: The Case of Iran. Development Policy Review. https://doi.org/10.1111/dpr.12423

[5] مرکز پژوهش های مجلس، مسلسل 16113. (1397). نگاهي بر گسترش دوره هاي تحصيلات تكميلي در ايران (1385-1395).

[6]مهارت های دانش جهانی با کارکنان دانشی متخصص در نقش های حرفه ای، مدیریتی یا رهبری که نیاز به خلاقیت و حل مسئله دارند، سروکار دارد. 

[7] مرکز آمار. (1398). چکیده نتایج طرح آمارگیری نیروی کار. https://www.amar.org.ir/

 

نظرات شما
تهران، میدان ونک، خیابان ملاصدرا، خیابان شیخ بهایی شمالی،
خیابان لادن، پلاک 20 (کد پستی : 1991745681)
تلفن : 83530
ایمیل : pr@isti.ir
بیشتر بخوانیم