بستن راه تکرار بر خطا
یادداشت:

بستن راه تکرار بر خطا


زمان مطالعه : 7 دقیقه
کد خبر : 15306
پرویز کرمی*

فرموده‌اند که مومن از يک سوراخ دوبار گزيده نمي‌شود. يعني که از خطاها و اشتباهاتش درس مي‌گيرد و راه تکرار را بر آن‌‌ها مي‌بندد. اصلا تمدن بشري مبتني بر عبرت‌هاي تاريخي است. يعني بشر به قدرت عقل و البته به مساعدت و راهنمايي راهنمايان رباني از خطاهايش پلي مي‌سازد تا از آن‌‌ها بگذرد و به مدارج بالاتر دست يابد. خطاها اگر تکرار شوند باعث عقبگرد و پسرفت مي‌شوند اما اگر مايه عبرت شوند ما را به صواب و صلاح رهنمون مي‌شوند. يکي از منابع دانش بشري همين آزمون و خطاست. يعني اگر امروز علوم پزشکي و مهندسي پيشرفت کرده‌اند، دانشمندان اين پيشرفت را ممنون و مديون خطاهايي هستند که دانشمندان قبلي مرتکب شده‌اند. در تاريخ پزشکي بسياري از شيوه‌هاي درماني جواب نداده‌اند، حتي تاثير عکس گذاشته‌اند و بسياري از بيماران بخت‌برگشته را به کام مرگ فرستاده‌اند تا سرانجام طبيبان توانسته‌اند راه درمان بسياري از مريضي‌ها را کشف کنند. همين الان هم بخشي از کار محققين و دانشمندان اين است که در مورد خطاها و اشتباهات و ندانم‌کاري‌ها مطالعه کنند و جلوي تکرارشان را بگيرند. به يک اعتبار همه عالم -حتي سنگ و چوب و جماد و حيوانات و گياهان- اهل عبرتند و اشتباهاتشان را تکرار نمي‌کنند. «تکامل» و سير تطور عالم را گزافه نيست اگر با «عبرت‌»ها مترادف بگيريم. در اين ميان فرزندان آدم به طور ويژه اهل اعتبار يا همان اهل تکاملند. بنابراين کسي که بر اشتباهاتش اصرار مي‌ورزد و حاضر به جبران و گريز از آن‌‌ها نيست، در اصل دارد در مقابل تکامل مي‌ايستد و درجا مي‌زند. دانش بشري هم در اصل چيزي جز همين نيست که راه‌هاي درست را از غلط بازشناسيم و آزمون‌ها و خطاهايمان را به ابزار پيشرفت بدل کنيم...
اين حرف‌ها به‌ظاهر بديهي مي‌نمايد و عقل متعارف آن‌‌ها را مي‌پسندد اما در عمل به اين سادگي‌ نيست و هزاران مانع و رادع بر سر راه خود دارد. حقيقت اين است که در مقام عمل، مغناطيس سهمگيني وجود دارد که مردمان را وامي‌دارد اشتباهاتشان را تکرار کنند و از سوراخي که قبلا گزيده شده‌اند باز هم گزيده شوند.
يکي از چيزهايي که آدميزاد را بر اشتباهاتش مصر مي‌کند، بيماري مهلکي است به اسم «خودپسندي». حافظ خودپسندي و بدپسندي را بهترين دليل ناداني عنوان مي‌کند: «خودپسندي جان من برهان ناداني بود.» طبع آدميزاد طوري است که هرکس،‌ در هر رده و مرتبه‌اي، خود را عقل کامل مي‌پندارد و فکر مي‌کند هرچه مي‌کند عين صواب است و اگر کارش به نتيجه نمي‌رسد دليلش چيزهاي ديگر است. غالب مردم به جاي اين‌که اشتباهاتشان را بپذيرند و متواضعانه از آن‌‌ها درس بگيرند، گناه خطاهايشان را به گردن بخت يا نارفيقي همراهان و يا خيانت شرکا مي‌اندازند. سهل است، حتي بعضي مديران نيز به جاي اين‌که برگردند و با مطالعه عملکرد خود اشتباهاتشان را وارسي کنند، فرافکني مي‌کنند و همه اشتباهاتشان را به گردن ديگران مي‌اندازند. به تعبير سعدي، «گر از بسيط زمين عقل منعدم گردد/ به خود گمان نبرد هيچ‌کس که نادانم». در واقع ناداني عيب نيست بلکه عيب، خود را عقل کل پنداشتن است.
گاهي در محيط خانواده و در رفتارهاي فردي است که آدمي خود را عقل کل مي‌پندارد و اشتباهات مکررش را تکرار مي‌کند. اين قبيح است اما قباحتش محدود است و آسيبش به يک نفر يا به يک جمع محدود مي‌رسد. فاجعه و مصيبت وقتي است که يک نفر در رفتارهاي علمي و مديريتي و اقتصادي و فرهنگي و سياسي و جمعي بر خطايش پافشاري مي‌کند و به هيچ وجه هم حاضر نمي‌شود در کار و بار اشتباهش ترديد به دل راه دهد. اين‌جاست که خلقي بايد تاوان اشتباه را بدهند و به بلاي يکي ديگر گرفتار شوند. اين‌که پيامبر اسلام (ص) با آن عقل و درايت منحصر به فردشان و اتصال به وحي همواره با اطرافيان مشورت مي‌کردند و راي و نظر ديگران را بر راي و نظر خود مقدم مي‌شمردند خود حجت موجهي است که «همه چيز را همگان دانند» و هر مدير مدبري محتاج است تا حرف ديگران را بشنود و در عقل نظري و عملي با صاحبان خرد مشورت کند. اين‌که مديري اشتباه کند، نمي‌شود و نبايد بر او خرده گرفت. در زمينه اجتهاد و قضاوت گفته‌اند اگر صاحب حکم به‌درستي حکم کند، دو پاداش مي‌گيرد و اگر به خطا حکم کند، يک پاداش. يعني که انسان جايزالخطاست و نبايد - بلکه نمي‌شود - بابت خطاها به او خرده گرفت. اما اگر کسي خودش را عقل کل بپندارد و گمان کند که در عمل و نظر راه خطا نمي‌رود بايد بر او خرده گرفت و جلويش را با لوازم و ابزار معقول گرفت تا بيش از اين خطا نکند. يعني ديگران هم مسئوليت اجتماعي دارند تا نگذارند اشتباهات مديريتي تداوم يابد. در واقع مملکت به پيشرفت و توسعه دست نمي‌يابد مگر اين‌که خرد جمعي در برابر اشتباهات فردي مقاومت کند و راهش را ببندد.
چه ابزاري ما را از تکرار خطا دور نگه مي‌دارند و چه لوازمي جلوي خودرايي و خودپسندي را مي‌گيرند؟ اجازه بدهيد کمي هم دراين‌ باره حرف بزنيم تا ببينيم چطور مي‌شود از تجربه بشري بهره کافي و وافي ببريم.
پايبندي به قانون و شرع مهم‌ترين موانع بر سر راه ندانم‌کاري و اشتباهات فردي‌اند. اين‌جا بايد از اجتهاد علما هم بهره ببريم و از ايشان احکامي بگيريم که تکليف حقوق را در اين ميان معلوم کنند. وقتي اشتباه ما موجب تضييع حقوق ديگران مي‌شود حتما بايد قانوني و شرعي بر گردنمان باشد تا در جبرانش بکوشيم. نکته بعدي «علم» است. اگر مدار کارها بر تخصص و فن و دانش باشد، خودبه‌‌خود ميزان خطا و اشتباه پايين مي‌آيد. علم، راه ورود عوام را به حوزه‌هاي تخصصي مي‌گيرد. ما به تجربه دريافته‌ايم که ورود عوام در حوزه‌هاي تخصصي گاهي مي‌تواند فاجعه‌بار باشد و هزينه‌هاي گزافي روي دست ملت بگذارد. اگر بنيان امور بر دانش باشد، کار کشور با هزينه کمتري به افق‌هاي رشد و توسعه دست مي‌يابد.
مساله بعدي که در تکرار خطا قدرت بازدارندگي دارد، رسمي شدن - بلکه اجباري شدن - مشورت است. پارلمان و شورا در نظام سياسي ما جايگاهي بس رفيع دارد. اگر ساز و کاري پيدا کنيم که مشورت به نحوه مديريت راه يابد حتما ميزان خطا و اشتباه تا حد زيادي کاهش مي‌يابد.
و بالاخره نکته آخر اخلاص در عمل و نيت است. اگر به لحاظ معنوي ما بتوانيم نيتمان را از آلودگي‌هاي نفساني پاک کنيم، آن‌گاه خداوند نيز راه برون‌رفت از خطا را پيش رويمان مي‌گذارد. «ومن يتّق اللّـه يجْعل لّه مخْر‌جًا » و در جاي ديگر هم آمده است که«ان تتّقوا الله يجعل لکم فرقانا». اگر تقواي الهي پيشه کنيم، خداوند راه صواب را از خطا نشانمان مي‌دهد و نمي‌گذارد که به سمت اشتباه برويم. چيزي که در اين ميان بسيار بسيار مهم و حائز اهميت است، اين‌که ربط اين بحث به اقتصاد دانش‌بنيان هم به همين معني برمي‌گردد که نگذاريم در اقتصاد همان خطاها را بکنيم که پيش از اين کرده‌ايم و بابتش هزينه داده‌ايم. هزينه اشتباهات سياسي و اقتصادي را مردم مي‌دهند و بايد حواسشان را جمع کنند تا نگذارند دوباره و سه‌باره و چهارباره همان هزينه‌هاي قبلي سنگين‌تر و گزاف‌تر پرداخت شود./پایان

پرويز کرمي؛ دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتاد دانش بنیان

تصاویر

نظرات شما
تهران، میدان ونک، خیابان ملاصدرا، خیابان شیخ بهایی شمالی،
خیابان لادن، پلاک 20 (کد پستی : 1991745681)
تلفن : 83530
ایمیل : pr@isti.ir
بیشتر بخوانیم