شکست و موفقیت کسب و کارهای نوپا
در بسیاری از آمارهای ارائه شده از برخی کشورهای توسعهیافته، عنوان میشود که بیش از 50 درصد از کسب و کارهای جدید در دراز مدت شکست خواهند خورد و این آمار برای استارتاپها بسیار بالاتر است. در کشور ما نیز تعداد استارتاپهای ناموفق، قطعاً از استارتاپهای موفق بسیار بیشتر است و این ماهیت طبیعی این نوع از کسب و کار است.
در ایران، در مورد دلائل اصلی شکست استارتاپها، نظرسنجیهای مختلفی انجام شده است. در نظرسنجیهای انجام شده، از مدیران استارتاپها و همچنین مدیران صندوقهای سرمایهگذاری ریسکپذیر دو جواب مختلف به دست آمده است.
در این نظرسنجیها، اکثر مدیران استارتاپها، اظهار کردهاند که کمبود سرمایه عامل اصلی شکست استارتاپها است. اما مدیران صندوقهای سرمایهگذاری ریسکپذیر، عواملی مانند محصول بیکیفیت، همتیمی ضعیف و ضعف بازاریابی را به عنوان علت، اصلی شکست استارتاپها بیان کردهاند.
این تفاوت عمیق در دیدگاه این دو طیف، اتفاقی نیست و نکته بسیار قابل تاملی را به همراه دارد. واقعیت این است که بازیگران اکوسیستم نوآوری در ایران تا حد زیادی رشد کردهاند و نسبت به ده سال قبل، تفاوت قابل توجهی ایجاد شده است.
در حال حاضر، دهها صندوق vc و سرمایهگذاری ریسکپذیر بخش خصوصی در کشور فعالیت میکنند، در صورتی که یک طرح استارتاپی درخشان با محصول خوشفروش و تیم قوی، ایجاد شود، احتمال کمی دارد که نتواند نظر این سرمایهگذارهای بالقوه را جذب کند.
در واقع، یک طرح استارتاپی عالی، مانند آب جاری میماند که دیر یا زود راه خود را به سمت بازار و تجاریسازی پیدا میکند. به همین سبب کمبود سرمایه نمیتواند عامل اصلی در شکست استارتاپها تلقی شود، بلکه شاید پافشاری و سماجت بر طرحهای ناموفق استارتاپی، عامل مهمتری در این زمینه است.
بسیاری از موسسین استارتاپها در ایران، در هنگام تشکیل تیم، افرادی را جذب میکنند که از نظر احساسی با آنها راحتتر هستند و به اصطلاح بیشتر شبیه آنها هستند. در حالی که این یک اشتباه بزرگ است. یک تیم باید ترکیبی از افراد مختلف باشد، مثلاً یک نفر دارای روحیه حسابرس و با مشخصههای محافظهکارانه در کنار یک شریک که بیپرواتر و خوش بینتر است، میتوانند مکمل خوبی برای همدیگر باشند. به همین دلیل بسیاری از مدیران صندوقهای سرمایهگذاری خطر پذیر، انتخاب همتیمی ضعیف را یکی از دلائل شکست استارتاپها در ایران بر شمردهاند.
مسائلی مانند رقبای احتمالی، عدم نیاز بازار و کیفیت ناکافی محصول، نقشی بسیار تعیین کننده در موفقیت یا عدم موفقیت یک استارتاپ ایفا میکند. چینش تیم در یک استارتاپ مانند بازی شطرنج است و باید بسیار هوشمندانه انجام شود. فعالان استارتاپی در کشور، باید با پرهیز از برخورد احساسی با مسائل کاری، از شکستهای خود درس بگیرند و در تلاشهای مکرر بعدی، این درسها را به نردبان موفقیت تبدیل کنند.
*مدرس دانشگاه و کارشناس اکوسیستم نوآوری ایران
Send to friends