غنی از منابع اما مستعد فقر
*جواد مشایخ
اگرچه زندگي آحاد مردم در سراسر دنيا به نحوي با مواد و منابعي كه بشر توان استخراج و بهرهبرداري از آن را در اختيار گرفته سر و كار دارد اما اين موضوع براي ملتهايي كه اقتصادشان مستقيماً به مواد و مواهب طبيعي وابسته است معناي متفاوتي دارد. كشور عزيزمان ايران نيز از جمله كشورهايي است كه اقتصادش بيش از هر چيز در گرو استخراج و فروش مواد و مواهب طبيعي است و سالهاي متمادي است كه خواسته يا ناخواسته گوشمان به شنيدن اخبار مرتبط با سير صعودي يا نزولي قيمت سبد نفت اوپك عادت كرده است!
ترديدي نيست كه همه ما بهعنوان يك ايراني با شنيدن اخباري چون اولين كشور دنيا در ذخاير گاز يا پنجمین کشور ثروتمند دنیا در ذخایر منابع طبیعی، خوشحال و خرسند ميشويم اما وقتي به دور و بر خود نگاه ميكنيم و وضع اقتصاد، معيشت و اشتغال را ميبينيم ناخودآگاه سر در جيب تفكر فرو ميبريم كه پس چرا با برخورداري از اين همه موهبت طبيعي، وضعمان اينگونه است!؟ به راستي اشكال كار كجاست؟ البته اين سوال جديدي نيست و صرفاً به اقتصاد ايران نيز بازنميگردد بلكه كشورهاي متعددي را ميتوان برشمرد كه اوضاع آنها نيز به همين منوال است. محققان بسياري از مكاتب مختلف اقتصادي تلاش کردند تا ضمن واكاوي اين مسأله تبيينهايي را در اين زمينه ارائه کنند. شايد بتوان از مهمترين نظريات در اين زمينه به نظريه نفرين منابع اشاره کرد. بر اساس اين نظریه، کشورهایی که وابستگی زیادی به درآمد حاصل از صنایع استخراجی دارند، مستعد فقر، حاکمیت ضعیف و مناقشه هستند. اما اگر نگاه دقيقتري به فهرست 10 كشور اول برخوردار از منابع طبيعي بياندازيم (به ترتيب: روسيه، ايالات متحده، عربستان سعودي، كانادا، ايران، چين، برزيل، استراليا، عراق و ونزوئلا) ميبينيم كه اتفاقاً كشورهاي پيشرفته و اقتصادهاي نوظهور نيز در زمره كشورهاي غني از منابع طبيعي قرار دارند؛ پس اشكال كار در برخورداري از منابع نيست بلكه ايراد اصلي را بايد در نحوه سياستگذاري، مديريت و حكمراني منابع طبيعي جستجو نمود. بهعبارت ديگر، منابع فينفسه عامل سعادت يا شقاوت يك ملت نيستند بلكه تدبير در بهرهبرداري اصولي و عالمانه از منابع است كه ميتواند موجبات پيشرفت و توسعه يك ملت را فراهم کند.
*عضو ستاد توسعه فناوری مواد و ساخت پیشرفته معاونت علمی
Send to friends