نوآوریها برای درمان
در قرن یازدهم میلادی ابوعلی سینا برای نخستین بار نشان داد که قرار دادن گربه ماهی که دارای بار الکتریکی است روی پیشانی بیمار مبتلا به صرع سودمند است. پس استفاده از الکتریسیته برای تحریک اعصاب، قدمتی طولانی دارد. نخستین بار یک دانشمند ایتالیایی
از تحریک الکتریکی به عنوان ابزاری برای مطالعه کارکرد سیستم عصبی استفاده کرد. او کشف کرد که اعصاب و عضلات به وسیله الکتریسیته، قابل تحریک است و توانست با الکتریسیته در عضلات قورباغه انقباض ایجاد کند. بعدها دانشمندان با تأیید نتایج آزمایشهای او به این نتیجه رسیدند که اعصاب و عضلات، به الکتریسیتهای که از بیرون تزریق شود، پاسخ میدهند.اکنون امکان تحریک الکتریکی اعصاب و عضلات پدیدهای کاملاً شناخته شده است و کاربردهای گستردهای در تشخیص و درمان دارد.
همچنین دو فناوری غیر تهاجمی که برای تحریک الکتریکی مغز به کار میرود تحریک الکتریکی فراجمجمهای tES و تحریک مغناطیسی فراجممهای است. در tES جریان الکتریکی بسیار کمی )کمتر از 2 میلی آمپر( بین الکترودهایی که حداقل یکی از آنها روی سر قرار داده شده است، عبور میکند. پوست مانع مهمی در مورد تحریک الکتریکی است. پوست به دلیل مقاومت بالا در مقابل جریان الکتریکی منجر به تضعیف آن میشود. همچنین، فرد احساس درد و سوزش میکند.
آیا راهکاری وجود دارد که بتوان جریان الکتریکی را در بافت هدف )ناحیه خاصی از مغز ( ایجاد کرد، بدون آن که پوست، مانع آن باشد. تحریک مغناطیسی، این امکان را فراهم میکند. به بیان دیگر، تحریک مغناطیسی، مجموعهای از الکترودهای مجازی را در زیر
پوست، جایی که قرار است تحت تأثیر جریان الکتریکی قرار بگیرد، ایجاد میکند.
همچنین روش طیف نگاری نزدیک مادون قرمز کارکردی نوعی فناوری است که برای شناسایی میزان تغییرات غلظت مولکولهای هموگلوبین حاوی اکسیژن و فاقد اکسیژن در خون استفاده میشود. اساس این روش آن است که فعالیت نورونها و پاسخ عروقی شدیداً با هم هماهنگ هستند. مطالعات مختلف نشان میدهد فعالیتهای عصبی و پاسخهای همودینامیک رابطهای خطی دارند، به طوری که تغییرات در پاسخهای همودینامیک میتواند نشانگر خوبی برای ارزیابی فعالیتهای عصبی باشد.
در سالهای اخیراین روش به دلیل ایمنی بالا، اندازه کوچک، قابل حمل بودن، راحتی کاربرد نزمافزار آن، قیمت نسبتاً ارزان و قابلیت اطمینان بالا، به یک روش تصویربرداری عصبی با ارزش تبدیل شده است. این روش اگر چه در زمینۀ مراقبتهای بهداشتی یک روش نسبتاً جدید است، ولی در مطالعات بالینی و در پژوهش، به ویژه در کنترل فعالیتهای شناختی سطح بالاتر به سرعت در حال رشد است. این فناوری تاکنون در مطالعات متعددی برای بررسی پاسخهای همودینامیک برای ارزیابی کارکرد مغز در حالت استراحت، در بررسی مهارتهای حرکتی، بینایی، شنوایی، گفتاری، مهارتهای اجتماعی، یادگیری، احساسات، و کارکردهای اجرایی مورد استفاده قرارگرفته است.
*عضو هیات علمی دانشگاه تهران
Send to friends