مروری بر پیشینه برخی فناوریها با تاکید بر فناوریهای آبوخاک در ایران
با بررسی نحوه مواجهه پیشینیان با کمآبی، دنیایی از تجارب در بخش مدیریت منابع آب از تأمین و انتقال گرفته تا توزیع و مصرف به دست میآید. حفر قناتها در جایجای مناطق خشک ایران، باغهای زیرزمینی انگور در بوشهر، کاشت صیفیجات در چالههای کویری کاشان، جمعآوری آب باران برای مصارف شرب و کشاورزی در صیراف، جمعآوری جریانهای سطحی زمستانه در آبانبارها، سند شیخ بهایی برای توزیع آب زایندهرود و موارد متعددی از این قبیل، نشان از مواجههای عالمانه با کمبود آب دارد. با بررسی هر یک از موارد مشخص میشود که اگرچه تجربی هستند و به گفته ابن سینا «التجربه فوق العلم»، لکن تمامی این تجارب بر مبانی علمی استوار است. این نبوغ در بسیاری از حرف و مشاغل از جمله در حملونقل، در معماری، در ساخت ابزار و ادوات کشاورزی و... به چشم میخورد.
امروزه شاهد یک گسست بزرگ در بسیاری از مشاغل و حرف هستیم و این گسست در مورد فناوریها و حرف مرتبط با آب نیز مشاهده میشود. بهعنوانمثال قناتها بهعنوان مظهر تفکر مهندسی ایرانیان و آبانبارها بهعنوان تلفیقی از معماری و معنویت، آبیاری کوزهای میراث چندهزارساله یزدیها، باغهای زیرزمینی بوشهریها، چالههای سمبک و چارتاقی کاشانیها، هتکها و بندسارهای خراسانیها، خوشابهای پوش نوار، سازههای آبی خوزستانیها، آبگیر زیبای شاهگلی تبریزیها و آبگیرهای متعدد نقاط خشک ایران، چالههای ذخیره و نفوذ آب صیرافی ها، چالههای آبگیر انجیرستانهای دیم استهبانیها، چاههای جمعآوری آبهای جاری در چاهکوه قشمیها، آببندان های گلستانیها، سیستم توزیع آب زایندهرود اصفهانیها، قالبه بندی (تراس بندی)های زمینهای شیبدار محلاتیها، و....از مواردی هستند که دیگر باید اغلب تصاویرشان را در موزهها و صاحبان حرف و مشاغل مربوط را در یادها پیدا کرد.
چرا این گسستها اتفاق افتاد؟ بعضیها توجه به همینها را عامل عقب افتادگی میدانند و میگویند وقتی به کهنه چسبیدهایم و از دستاوردهای جدید استفاده نکردهایم، عقبماندگی اتفاق میافتد. از یک جهت درست است ولی مساله عمیقتر از این است. وقتی جامعهای خودش و داشتههایش را درست نشناسد و عمیقاً به آنها معتقد نشود، ناچار است از دستاوردهای آماده استفاده کند. باید دانست هر ابزاری، هر مهارتی، هر اثری، حاصل صدها و بلکه هزارها سال تلاش فکری و مهارتی بوده که اگر توجه نشود طبیعتاً تاب رقابت و مقاومت در مقابل محصولات جدید هرچند عقبه آنها کوتاه باشد و اساس آنها سستتر باشد را ندارد.
شناخت مهارتهای ایرانی غالباً ضمنی بوده، بهصورت صریح مکتوب نشده، در کلاسها نیز تدریس نشده، علمیکردن، نوآوری و تبدیل آن مهارتها و فناوریها اتفاق نیفتاده است. اینها محاسبات و تفکر داشته و اگر بخواهد امروز ابزار جدید تولید شود، باید علمی و مهندسی و بعد صنعتی شود. اگر فناوری به دست آمد، اما صنعتی نشد و محصول زیاد تولید نشد، باز نمیتواند رقابت کند. این هم یکی از مشکلاتی بود که جامعه ما با آن مواجه شد.
احساس نیاز برای نوآوری بعلاوه کنجکاوی و حتی انفجار جمعیتی که در حدود سال 1700 در اروپا اتفاق افتاد به تولید فناوری و تولید صنعتی کمک کرد، در ایران هیچکدام از این دو در آن زمان اتفاق نیفتاد و جامعه به دنبال آن رفت که محصولات آماده را منتقل کند غافل از آنکه ساختن یک باغ یا یک جنگل با انتقال درخت انجام نمیشود، با کاشت بذر انجام میشود. بذر را هم باید شناخت و باغبان دلسوز و زمین مساعد و آب کافی و... را باید فراهم کرد.
قرآن کریم میفرماید: «علیکم أنفسکم ( سوره مائده آیه 105)» بعضیها آن را «خودتان را بشناسید» ترجمه کردهاند، اینجا صحبت از شناخت نیست. دو کلمه است: بر شماست خود شما. بعضیها گفتهاند منظور خودسازی است، خودسازی هم در اینجا نیامده است. چیزی که تاکید شده، «خود» است. اما در این خود، شناخت هست، خودسازی هست، خودزایی و خود آفرینی است با جذب و هضم هر چیزی که غیر از خودی است.
متاسفانه در برهههایی این «خود» فراموش شد و تجارب تاریخی و فناوریهای بهدستآمده با رویکرد انطباق با مبانی علمی جدید بررسی نشده و به عبارتی استفاده از تجارب گذشتگان برای مدیریت امروزی کارآمد و روزآمد نشده و به نوآوریهای جدید نینجامیده و فقط بهصورت پراکنده و بر مبنای ذوق، سلیقه و علایق فردی در برخی نوشتهها موردتوجه قرار گرفته، آن هم با افتخار به این که گذشتگان چنین و چنان بودهاند، در حالی که میتوانست و میتواند مبنای حرکت علمی درونزا قرار گیرد.
دکتر حسینعلی بهرامی دبیر ستاد توسعه فناوری های آب ، خشکسالی ، فرسایش و محیط زیست معاونت علمی
Send to friends