تاثیر ساختارهای شناختی بر خرید مصرف کنندگان
بررسی ساختارهای شناختی موثر بر انتخاب مواد غذایی توسط مصرف کننده و کاربرد نورومارکتینگ در ارزیابی آن چند سالی است که در دنیا مورد توجه قرار گرفته است. رفتار طبیعی انسان به ساختارهای شناختی پیچیده همچون احساس، ادراک، توجه و تجربه وابسته است. در تمام فعالیت های روزمره افراد از خرید خانه تا انواع متداول آن مانند خرید مواد غذایی اولویت ها و انتخاب ها تحت تأثیر انبوهی از تصمیمات و اقدامات کارآفرینان، شرکت ها و دولت ها قرار دارد. انتخاب مواد غذایی از شایع ترین رفتارهای مصرفی افراد است. اگرچه در ظاهر ساده به نظر می رسد اما بنا به ماهیت پویای انتخاب مواد غذایی به عوامل مختلف و اثرات متقابل آنها بستگی دارد.
خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و ویژگی های مختلف حسی، قیمت و بسته بندی از عوامل اصلی انگیزشی مصرف کنندگان برای انتخاب مواد غذایی تلقی می شوند. بنابراین شرکت های تولیدکننده باید سیستم های ذهنی افراد (ادراک و آگاهی، حافظه و شناخت و احساسات) را بهطور مؤثرتری درگیر کنند. ازآنجا که احساسات واسطه ای قوی از نحوه پردازش پیام توسط مصرف کنندگان است، علوم شناختی می تواند با بررسی پاسخ های شناختی و عوامل ایجادکننده انگیزه مصرف، جهت افزایش میزان تأثیرگذاری مفید واقع شود.
همچنین مطالعه بازاریابی مواد غذایی بر اساس علوم شناختی مصرف کنندگان از مسائل مهم اخیر است که در قالب نورومارکتینگ مطرح می شود. مطالعه بیولوژیکی و فیزیکی مغز مهمترین راه شناخت رفتار مصرف کننده است. بر این اساس برای بررسی میزان تأثیرگذاری تبلیغات روی ذهن و تصمیم گیری افراد، تنها راه مطمئن اندازه گیری فعالیت مغزی آنها در برابر محرکهای تبلیغی است.
از سوی دیگر استفاده از همافزایی علوم حسی و شناختی در راستای بهینهسازی زنجیره تولید تا عرضه مواد غذایی سالم با تأکید بر اهمیت رفتار مصرفکننده و ترجیحات ذهنی و رفتاری میتواند زمینه رونق بیشتر صنعت غذا، اشتغالزایی، ایجاد ارزشافزوده، افزایش صادرات و ارتقای سلامت مصرفکننده را فراهم سازد.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
Send to friends