شبکههای اجتماعی و استارتاپها؛ صعود یا سقوط
شبکههای اجتماعی به نوعی برگ برنده فعالان استارتاپی محسوب میشوند. کسب و کارهای سنتی کمتر به مزایای استفاده تمام عیار از شبکههای اجتماعی برای فروش و جذب مشتری واقف هستند.
استارتاپها باید از همان ابتدا با مشخص کردن خواستههای خود، فروش و خدماتدهی از طریق شبکههای اجتماعی و زیرساخت آنلاین در نظر بگیرند.
امکان ارتباط دوسویه شرکت و مشتری از جمله مزیت های این سبک از بازاریابی است. استارتاپها در مسیر رشد، امکان بازخوردگیری سریع از مصرفکننده و خدماتگیرنده را دارا خواهند بود و بر اساس این بازخوردها میتوانند مسیر خود را ترمیم و اصلاح کنند.
این مسئله همچنین استارتاپها را از زیان تولید محصولاتی که توجیه تجاری ندارند، محفوظ میدارد، زیرا مخاطبین در شبکههای اجتماعی از همان ابتدا به این نوع محصولات روی خوش نشان نمیدهند و در نتیجه شرکت استارتاپی میتواند سریعاً این محصول ناکارآمد را از گرودنه فروش خارج کند و یک محصول جذابتر را جایگزین آن کند.
استارتاپها باید به موارد مهمی در خصوص فعالیت تجاری در شبکههای اجتماعی توجه کنند. آنها باید بدانند که هدف کسب و کار آنها جذب چه افرادی است و
برای جذب مخاطب برای کسب و کار به چه نوع محتوایی نیاز دارند.
تولید محتوای جذاب، کلید موفقیت در شبکههای اجتماعی است. تبلیغات رنگارنگ، شرکتها را ترغیب میکند که با صرف هزینه گزاف، در شبکههای اجتماعی تبلیغ کنند. این در حالی است که با اتخاذ یک سیاست درست و هوشمندانه و برخورداری از خلاقیت و تولید محتوای جذاب و مشتری پسند، میتوان از یک سیر رشد معقول و تدریجی برخوردار بود و نیازی به پرداخت هزینه سنگین برای تبلیغ در شبکههای اجتماعی نیست.
تحلیل رقبا در شبکههای اجتماعی یکی دیگر از نکاتی است که باید به آن توجه کرد. باید دید که رقبا در چه نوع شبکههای اجتماعی فعال هستند و شیوه فروش، بازاریابی و تولید محتوای آنها در بستر آنلاین چگونه است.
شبکههای اجتماعی و فروش آنلاین میتوانند تاثیر بسزایی در موفقیت و حتی شکست یک استارتاپ ایفا کنند، نسخه واحدی در این زمینه وجود ندارد و هر استارتاپ باید با توجه به ویژگی خاص محصول و خدمت خود در این شبکهها حضور یابد و تلاش کند که به مشتری خود دلگرمی دهد و با ارائه خدمات و پشتیبانی فروش با کیفیت آنها را به مشریان وفادار تبدیل کند.
*کارشناس دیجیتال مارکتینگ و فعال استارتاپی
Send to friends