در بخش گردشگری دریایی نیازمند سرمایه گذاری هستیم

در بخش گردشگری دریایی نیازمند سرمایه گذاری هستیم


زمان مطالعه : 6 دقیقه
کد خبر : 29198
*محمد مونسان


*محمد مونسان
بخشی از سند نقشه راه می تواند مربوط به گردشگری دریایی باشد که به منظور جذب اين سرمايه بايد ابتدا سرمایه‌گذاری کرد، در اين زمينه در يک اقدام اوليه و عاجل می‌توان 2 مورد را در اولويت قرارداد، نخست آنکه هريک از شهرهای ساحلي، در قالب يک فراخوان عمومي، به طراحي يک "نماد شهري خاص" متناسب بافرهنگ و تاريخچه منطقه خود اقدام کنند. اين نماد شهري بايد، در کنار ساحل، داراي محوطه باز و تفريحي، داراي ارتفاع بلند (قابل رويت از دل دريا) و داراي خصوصيات يک سازه فاخر و مدرن مهندسي باشد. در مرحله بعد، ساخت اين طرح به پيمانکار سپرده شود. ممکن است که ساخت آن چندين سال به‌طور بيانجامد. اين مهم نيست بلکه مهم این است که هر شهر ساحلي پس از گذشت چند سال صاحب يک "نماد شهري خاص خود" خواهد بود که يک جاذبه گردشگري و يک سوژه عکس‌برداری زيبا محسوب می‌شود. امروزه تمام شهرهاي ساحلي معروف دنيا داراي نمادهاي شهري معروف هستند.
با جستجو در موضوع گردش گری دریایی با نقص های زیادی در کشور مواجه هستیم، يک سازه فاخر مهندسي که هم مرتفع و عظيم باشد و هم نمادي از دانش مهندسي ايراني، وجود ندارد، در مقابل صدها سازه و ساختمان مجلل و عظيم بالاي 100 متر که چهره کشورهاي بياباني عرب را تبديل به مرکز گردشگري دنيا کرده است، به راستی ما چه اقداماتي کرده‌ایم، آيا ما دانش مهندسي و توانايي ساخت اين سازه‌ها را نداريم، آيا بودجه و توانايي مالي ما ظرف 30 سال گذشته ضعيف‌تر از اعراب بوده است، يا اينکه دورنماي فکري ما کوتاه بوده و بودجه‌های ساليانه کشور صرف امور روزمره شده است.
 درحالی‌که اعراب توانستند پول نفت خود را براي تبديل کردن بيابان برهوت به شهرهاي مجلل به‌کارگيرند و براي قرن‌ها درآمد توريستي تضمین‌شده براي خود ايجاد کنند. امروزه در کشورهاي مينياتوري و کوچکی مثل بحرين و قطر وکويت و امارات، شیک‌ترین و مجلل‌ترین شهرهاي ساحلي وجود دارند که ساليانه ده‌ها ميليارد دلار جذب گردشگر دارند ازجمله خود ايرانيان که مبالغ هنگفتي را هرسال صرف اين سفرها می‌کنند.
 تقریباً همه شهرهاي بزرگ ايران داراي يک "نماد شهري" هستند، که مسافران و گردشگران در مقابل آن‌ها عکس يادگاري می‌گیرند و درواقع اين نمادها، شناسنامه اين شهرها بوده و "سوژه عکس‌های يادگاري" هستند.
ولي متأسفانه هیچ‌یک از شهرهاي ساحلي جنوب ايران داراي "نماد شهري" که يک جاذبه گردشگري محسوب شود، نيستند. الان کسي که به خرمشهر و بوشهر و بندرعباس و چابهار سفر می‌کند براي تمايز سفر به اين شهرها از چه نمادهايي بايد عکس‌برداری کند، يک ايراد مسلمي که در ديدگاه مديران گردشگري ايران و به‌خصوص گردشگري ساحلي وجود داشته و متاسفانه هنوز هم وجود دارد اين است که براي رونق گردشگري دريايي و توسعه مناطق ساحلي صرفاً بر دو اصل  آثار باستاني و طبيعت زيبا استوار است.  
اين جاذبه‌ها مهم هستند ولي آيا صرفاً تکیه‌بر طبيعت خداداي و آثاري که اجداد و نياکان ما ساختند کافی است،اين طرز تفکر باعث می‌شود که ثروت‌هاي سرشار نفت و گاز هدر برود، به‌جاي اين‌که صرف ساخت سازه‌های فاخر مهندسي شوند که نمادي از دانش مهندسي و غرور ایرانی‌ها باشد.
متاسفانه ما هميشه بيش از آن‌که از کمبود منابع مالي و ضعف توانایی‌های مهندسي رنج ببريم از نگاه کوتاه و فکرهاي ضعيف مديرانمان رنج‌برده‌ایم و نتيجه آن همين شده است که ایرانی‌ها براي ديدن "برج و بارو" هجوم می‌برند به کشورهاي همسايه. اولويت ما در حوزه گردشگري به‌جاي جذب توريست خارجي بايد جذب گردشگر ايراني باشد.
چه بخواهيم وچه نخواهيم، براي يک خانواده ايراني، بازديد از ساختمان‌ها و مراکز تجاري و تفريحي مجلل و زيبا، بيشتر از آثار باستاني و طبیعت‌گردی اهميت دارد.
البته خانواده‌ها و گروه‌هایی هم هستند که علاقه‌مند به تورهاي طبیعت‌گردی هستند ولي روحيات امروز اکثريت خانواده‌های ايراني این‌طور نيست. خانواده‌های ایرانی‌ها سالي 7 ميليارد دلار (26 هزار ميليارد تومان) براي سفرهاي خارجي هزينه می‌کنند که اگر فقط 20 درصد از اين مبلغ توسط شهرهاي ساحلي خود ايران جذب شود، مبلغ هنگفتي معادل 5 هزار ميليارد تومان خواهد شد که می‌تواند تحول عظيمي در اين مناطق ايجاد کند.
براي جذب اين سرمايه بايد ابتدا سرمایه‌گذاری کرد. عدم توجه به ساخت سازه‌های مجلل در شهرهاي ساحلي جنوب، باعث شده است که اغلب اين شهرها "چهره‌ای فقيرانه و محروم" داشته باشند. اين موضوع، تبعات زيادي را به دنبال داشته است ازجمله اين‌که نه‌تنها در مقايسه با ساير شهرها، در جذب گردشگر موفق نبودند بلکه بسياري از شاغلين و مهندسين غيربومي در اين مناطق، حاضر به سکونت با خانواده در اين مناطق نيستند و به‌صورت پروازي رفت‌وآمد می‌کنند.

 
در هر شهر ساحلي به‌عنوان نمونه و طرح پايلوت، يک ساختمان مرتفع با کاربري ترکيبي مسکوني، تجاري، تفريحي (هتل و رستوران و غيره) طراحي و ساخته شود. اين ساختمان توسط بخش خصوصي يا کنسرسيومي که سرمایه‌گذاران و پيمانکاران بخش خصوصي و برخي نهادهاي دولتي می‌تواند اجرا شود ولي درنهایت سرمايه آن با توجه به واگذاري واحدهاي مسکوني و تجاري به مردم، توسط مردم و بخش خصوصي پرداخت خواهد شد. يعني لزوماً نيازي به بودجه دولتي نيست و فقط مديران دولتي بايد «ریل‌گذاری» لازم براي انجام اين کار را بر عهده گيرند.
با اجرايي شدن اولين ساختمان و نشان دادن يک الگوي زيبا و موفق تجاري، به‌طور خودکار بقيه ساختمان‌ها توسط خود بخش خصوصي ساخته خواهند شد. اين طرح پايلوت بايد ارتفاع بلندي (مثلاً 150 متر) داشته باشد به‌گونه‌ای که باعث شود "قد فکري" ما رشد کند و حد و اندازه ايراني را خيلي مرتفع‌تر از اين نشان دهيم که "حسرت‌به‌دل" يک برج مجلل کشورهاي عربي باشد، مثلاً در شهري مانند بندرعباس که يک شهر کم‌عرض و طويل با طول بيش از 18 کيلومتر است که بين کوه گنو و دريا محاصره‌شده و براي جلوگيري از طويل‌تر شدن شهر با کمبود مساحت زمين در مناطق مرکزي شهر مواجه است، بهترين شهر براي اجراي اولين طرح پايلوت "ساختمان مرتفع" است که توجيه اقتصادي کاملي خواهد داشت.
حتي می‌توان با پیش‌فروش کردن واحدهاي آن با تضمين دولت، بخشي از بودجه لازم را تأمین کرد. دولت دائماً از کمبود بودجه صحبت می‌کند درحالی‌که که اگر مديران دولتي ما ساختار فکري پويا و غيردولتي داشته باشند می‌توانند نقدينگي موجود در جامعه را به ميدان اقتصاد مولد بکشانند که متاسفانه فعلاً این‌طور نيست و دولت را مالک بلامنازع اقتصاد می‌دانند و بخش خصوصي و تعاوني را رقيب می‌دانند. وقتي ما در کشوري زندگي می‌کنیم که يارانه بنزين و انرژي در آن معادل بودجه عمراني کشور است، ديگر بودجه­ چنداني براي کارهاي عمراني و زيربنايي باقي نمی‌ماند لذا چاره‌ای جز ميدان دادن به بخش خصوصي و علی‌الخصوص بخش تعاوني نيست.  


*محمد مونسان عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر

تصاویر

نظرات شما
تهران، میدان ونک، خیابان ملاصدرا، خیابان شیخ بهایی شمالی،
خیابان لادن، پلاک 20 (کد پستی : 1991745681)
تلفن : 83530
ایمیل : pr@isti.ir
بیشتر بخوانیم