پیش به سوی تقلیل چالشهای زیستمحیطی
*جواد مشایخ
با جديتر شدن مسائل زيستمحيطي ناشي از استخراج و توليد مواد، مباحث متعددي در زمينه ضرورت كاهش استفاده از مواد و تفكيك رشد اقتصادي از مصرف مواد مطرح شده است اما تاكنون تغيير معناداري در اين زمينه به چشم نميخورد. اين روند فزاينده مصرف جهاني مواد از يك سو و توزيع نامتقارن منابع طبيعي در كشورهاي مختلف از سوي ديگر، ميتواند زمينهساز ايجاد فرصتهاي جديدي براي كشورهاي برخوردار از منابع طبيعي باشد؛ البته به شرط آنكه سياستهاي هوشمندانه جديدي با در نظر گرفتن پوياييهاي محيطي طراحي و با دقت پيادهسازي شود. در اين راستا ملاحظات متعددي بايد مدنظر سياستگذاران قرار گيرد كه استفاده مجدد و بازيافت مواد یکی از آنها است.
يكي از رويكردها در مديريت اصولي منابع، توجه به استفاده مجدد و بازيافت مواد است. در اين عرصه هر چند تجارب محدودي در زمينه برخي از مواد همچون كاغذ، شيشه، فولاد و آلومينيوم در كشور وجود دارد اما دايره اين بحث بسيار گسترده است و بايد طيف متنوعتري از محصولات و مواد مورد توجه قرار گيرند. با پيچيدهتر شدن محصولات مصرفي، تنوع گستردهاي از مواد در آنها بهكار رفته است كه مستلزم دانش و تجربه بيشتري در بازيافت مواد بهكار رفته در آنها است. پرداختن اصولي و علمي به مسأله بازيافت و استفاده مجدد، از يك سو ميتواند اثرات اقتصادي مستقيمي به همراه داشته باشد و از سوي ديگر، چالشهاي زيستمحيطي را تقليل دهد. اهميت اين موضوع تا جايي است كه بهعنوان يكي از محورهاي تحقيقاتي در بسياري از مراكز دانشگاهي و پژوهشي بينالمللي تبديل شده و سالانه كنفرانسهاي علمي معتبري در اين زمينه برپا ميشود. در اينجا نيز سياستهاي تشويقي (مثلاً حمايت از تحقيقات) و تنظيمي (مثلاً ممنوعيت صادرات) متعددي قابل وضع هستند كه ميتواند به حكمراني مطلوب در اين زمينه كمك کند. بازيافت ضايعات الكتريكي و الكترونيكي، بازيافت انواع كاتاليستهاي صنعتي و خودرويي، بازيافت هواپيماهاي فرسوده و مثالهايي از اين دست موضوعاتي هستند كه در برخي از كشورها منجر به شكلگيري صنايع مستقل و سودآوري شدهاند.
همچنبن يكي از نكات قابل توجه در اقتصاد صنايع استخراجي، تلفيق مزيت منابع با ساير مزيتهاي نسبي در يك اقتصاد است. بهعنوان مثال، توليد مواد با انرژي ارزانتر (مشروط به محاسبه قيمت واقعي انرژي) يا مزيت نزديكي به بازار مصرف (به سبب كاهش در هزينههاي حمل و نقل) ميتواند منجر به ارتقاء رقابتپذيري توليد و صادرات مواد شود. البته اين عوامل تنها بخشي از عوامل مؤثر بر رقابتپذيري توليد هستند و قطعاً بايد در كنار ساير عوامل همچون ارتقاء بهرهوري و برخورداري از دانش و فناوري در نظر گرفته شود؛ اما با اينحال، در دوره رقابت شديد كنوني، مجموعه اين عوامل ميتوانند در رقابتپذيري نقش مهمي داشته باشند.
*عضو ستاد توسعه فناوری های مواد و ساخت پیشرفته معاونت علمی
Send to friends