چقدر صنعت کاتالیست را می‌شناسیم؟
آسیب‌شناسی صنعت کاتالیست؛

چقدر صنعت کاتالیست را می‌شناسیم؟


زمان مطالعه : 10 دقیقه
کد خبر : 27557
با توجه به سیاست‌های کلان کشور مبنی بر توسعه متوازن و پایدار زنجیره ارزش و کاهش خام فروشی منابع نفت و گاز، طی سال‌های گذشته مجتمع‌های پالایشی و پتروشیمی فراوانی احداث و بهره‌برداری شده‌است.

با توجه به سیاست‌های کلان کشور مبنی بر توسعه متوازن و پایدار زنجیره ارزش و کاهش خام‌فروشی منابع نفت و گاز، طی سال‌های گذشته مجتمع‌های پالایشی و پتروشیمی فراوانی احداث و بهره‌برداری شده‌است.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری؛مطابق برنامه پنجم و ششم توسعه پیشبینی می‌شود این روند در سالهای آتی ادامه داشته و تعداد بنگاههای فعال در صنعت پالایش و پتروشیمی افزایش قابل توجهی داشته باشد. با توجه به این که صنعت کاتالیست از جمله رشته صنعتهای مهم، اثرگذار و مکمل در توسعه پایدار زنجیره ارزش نفت و گاز است منطقی است که به منظور ارتقای توان ساخت داخل این محصولات در داخل کشور، برنامهریزیهای لازم صورت گیرد. طبق برآوردهای صورت گرفته بازار مصرف کاتالیستهای کشور چیزی در حدود 700 میلیون دلار در سال تخمین زده میشود. مقایسه توانمندی و قابلیتهای موجود و سهم تولیدات داخلی در تامین تقاضای کشور، حاکی از آن است که این رشته صنعت مهم و استراتژیک با وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد. عوامل متعددی وجود دارد که سبب شده حداکثر بهره‌برداری از تولیدات داخلی محقق نشود. در ادامه مهمترین موارد به تفکیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.


توسعه مبتنی بر نهادهای پژوهشی و دانشگاهی

با توجه به پیچیدگیهای حاکم بر صنعت کاتالیست باید هدفگذاری و تدوین استراتژی توسط یک مغزافزار مرکزی انجام شود. در یک تقسیمبندی کلی ذینفعان حاضر در صنعت کاتالیست کشور را می توان در چهار گروه پژوهشگران (دانشگاهها و مراکز پژوهشی)، بهره برداران (بنگاههای مصرفکننده کاتالیست از جمله؛ شرکتهای پالایش نفت و پتروشیمی و سایر صنایع بزرگ)، تولیدکنندگان (سرمایهگذار و مجری تولید) و سیاستگذاران دسته بندی کرد.

البته نگاهی موشکافانه به این صنعت نشان میدهد که طی سالهای گذشته نه تنها یک مغزافزار مرکزی جهت تدوین نظام توسعه این رشته صنعت مهم در کشور وجود نداشته است بلکه توسعه این صنعت، صرفا مبتنی بر نگرش فشار علم و فناوری (Techno Push) و توسط نهادهای پژوهشی صورت گرفته است. این مسئله سبب شده است که بسیاری از پتانسیلهای موجود در دانشگاهها و پژوهشگاهها در راستای نیاز صنعت و پاسخگویی به بازار مصرف نباشد و بعلاوه در بسیاری از موارد موازیکاری انجام شود. 

همچنین توسعه مبتنی بر پژوهش سبب شده است که شرکتهای متعددی برای تولید هر یک از کاتالیست‌های توسعه یافته در مراکز پژوهشی، برنامه ریزی کنند. بسیاری از این کاتالیستسازان توان ورود پایدار به بازار را ندارند و صرفا با رویکردی پژوهشی و مبتنی بر فشار فناوری به این عرصه وارد می‌شوند. از طرف دیگر کوچک بودن بسیاری از این شرکتها موجب شده است که امکان مواجه با رقبای خارجی را نداشته باشند و صرفا برای کسب بخشی از بازار به رقابت با یکدیگر بپردازند که نتیجه نهایی آن شکست تمامی شرکت‌ها است. هر چند طی سالهای گذشته معاونت مهندسی و پژوهش و فناوری وزارت نفت «سند توسعه و تولید کاتالیست‌های مورد نیاز صنعت نفت» را تهیه کرده است، اما این سند صرفا کارکرد آمارنامهای دارد و الزامات و استراتژی لازم جهت چگونگی تحقق این هدف در این سند اشاره نشده است. بعلاوه رویکرد حاکم در این سند نیز مبتنی بر فشار علم و فناوری بوده و همین موضوع نیز سبب شده است که بعد از گذشت حدود 5 سال از تدوین و ابلاغ این سند و البته به روزرسانی آن در سال 95 اثربخشی خاصی را نداشته باشد. به بیان دقیق این سند لیستی از پروژه‌های مطالعاتی برای انجام در مراکز پژوهشی است و نمی‌توان آن را سند توسعه صنعت کاتالیست نامید. 

 

از آنجا که فناوری تولید کاتالیست و توسعه آن به عنوان یک کالای سرمایهای زمانبر و هزینهبر است، بنابراین نیاز است که سرمایهگذار و تولید کننده کاتالیست بعنوان محور توسعه در نظر گرفته شود و تمامی برنامه ریزی‌ها مبتنی بر آن انجام شود. در واقع به جای توسعه مبتنی بر فشار فناوری، باید توسعه مبتنی بر کشش بازار (Market Pull) در دستور کار قرار گیرد. در این نگرش، دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی در جایگاه یک مشاور علمی، نیازهای‌ علمی و پژوهشی سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان را مبتنی بر سفارش آن‌ها تامین می‌کنند. در نگاه مبتنی بر کشش بازار، سرمایهگذار به دنبال تدوین یک مدل اقتصادی جهت تولید رقابتی کاتالیست در مقیاس صنعتی خواهد بود بنابراین در صورتیکه اولویتی برای تولید برخی از کاتالیست‌ها وجود داشته باشد، این اولویت بندی باید در قالب ساماندهی بازار به منظور ترقیب سرمایه‌گذاری در آن حوزه در نظر عملیاتی شود.

 

بی‌توجهی به نقش تولید کنندگان فناوری‌های فرآیندی  در بازار کاتالیست

به طور معمول تولیدکنندگان فناوری‌های فرآیندی (Process Licensor or Developer) با توسعه این فناوری‌ها اقدام به فروش و ارائه لیسانس میکنند. این شرکتها با توجه به نوع استراتژی انتخابی، ممکن است خود اقدام به تولید کاتالیست کرده یا ممکن است با انعقاد قرارداد همکاری، تولید کاتالیست را به شرکت‌های دیگر واگذار کنند. در هر حال مصرف کننده کاتالیست با دریافت لیسانس فرایند مربوطه از یک شرکت صاحب فناوری، مجبور به خرید کالای مکمل یعنی کاتالیست از همان شرکت یا همکاران آن شرکت است. بنابراین وابستگی دو جانبه کاتالیست و فرایند به یکدیگر باعث شده است که شرکتهای فعال در حوزه لایسنس‌ها و کاتالیست‌ها جهت کاهش میزان ریسک سرمایه‌گذاری و البته افزایش سهم بازار خود قراردادهای همکاری با سایر شرکت‌ها امضا کنند یا سهام شرکت‌های توانمند در حوزه های مرتبط را خریداری نمایند. خرید شرکت انگلهارد (Engelhard) توسط شرکت باسف (BASF) به قیمت ۵ میلیارد دلار یکی از بزرگترین خرید‌های صورت گرفته در صنعت کاتالیست در چند سال اخیر است. در واقع شرکت باسف به منظور توسعه بخش کاتالیستی خود این تصمیم را گرفت و در حال حاضر نیز این کاتالیستساز سهم عمدهای از کاتالیستهای پالایشی و پتروشیمیایی مناطق مختلف دنیا را تامین می کند. بنابراین نقش صاحبان فناوری‌های فرایندهای پالایش و پتروشیمی در ساختار صنعت کاتالیست بسیار کلیدی و تعیین کننده است. در واقع این مجموعهها مغزافزار تعاملات بین تولیدکننده و مصرفکننده کاتالیست هستند. 

از سویی به نظر میرسد، شرکتهای دارای دانش فنی فرایندهای (Process Licensors) پالایشگاهی و پتروشیمیایی در دنیا به مرور در روند جهانی شدن (Globalization) با تشکیل شبکههای تولید و تامین اقدام به تقسیم کار کردهاند. این موضوع به خوبی نشان می‌دهد که شبکهای درهم تنیده از همکاریهای بینالمللی در ارائه خدمات فناورانه وجود دارد که کشورهای در حال توسعه را تحت سیطره خود قرار داده‌است. بر این اساس صنعت کاتالیست کشور نیازمند انجام یک معماری تخصصی است تا منطبق با ساختار این صنعت، روند توسعه و شکلگیری آن در کشور به طور پایدار صورت گیرد. همانطور که اشاره شد؛ متاسفانه در سالهای اخیر علیرغم رشد قابل توجه تعداد شرکتهای کاتالیستساز در داخل کشور، هنوز بخش عمدهای از کاتالیستهای مصرفی در هر دو حوزه پالایشی و پتروشیمیایی از خارج از کشور تامین میشود و این نشان دهنده این است که شرکت‌های داخلی قادر به رقابت با شرکتهای پرسابقه خارجی نیستند.

با این توضیحات به نظر میرسد، عدم توسعه و به کارگیری فناوریهای بومی (License) در صنعت پالایش و پتروشیمی و حتی سایر فرایندهای به کار گرفته شده در صنایع بزرگ از جمله فولاد، یکی از چالشهای اصلی پیش-روی صنعت کاتالیست باشد. فناوریهای فرایندی نیز به عنوان کالاهای سرمایهای که توسعهی کافی و کاربردی آنها مستلزم صرف زمان و هزینه و تدوین یک استراتژی بلند مدت است، متاسفانه طی سالهای اخیر به صورت یکپارچه توسط ذینفعان در داخل کشور به خوبی مدیریت نشده است. 

بر این اساس توجه به ارتباط مستقیم بین دو بخش توسعه فناوری فرایندی (Process License) و توسعه فناوری کاتالیستی و ماهیت توسعه این دو بخش که زمانبر و هزینهبر است، برای توسعه صنعت کاتالیست در کشور بسیار ضروری است. بعلاوه با توجه به بازارهای رقابتی موجود در جهان در هر رشته صنعت و بالتبع صنعت کاتالیست، نیاز است شناخت دقیقی از بازیگران اصلی این صنعت در دنیا بدست آید. با توجه به وجود ارتباطات تنگاتنگ بین صاحبان فناوری فرایندهای پالایشگاهی و پتروشیمی و تولید و تامینکنندگان کاتالیستها در زنجیرهی جهانی، باید تحلیل مناسبی از مدل همکاریها و استراتژیهای آیندهی این شبکه انجام داد تا بتوان توانمندیها و ابزار لازم به منظور رقابت‌پذیری با این شبکه را در داخل کشور برای کاتالیستهای اولویتدار ایجاد نمود.

 

نبود مکانیزم‌های حمایت از تولید کنندگان داخلی

با توجه به حضور شرکت‌های بزرگ و با سابقه در صنعت کاتالیست دنیا که در بازار داخلی کشور نیز وجود دارد، در صورت بی توجهی و عدم حمایت از شرکت‌های داخلی این شرکت‌ها در مواجه با رقبای قدرتمند خارجی محکوم به شکست خواهند بود. تولیدکنندگان داخلی در رقابت با شرکت‌های خارجی با دو مشکل اساسی مواجه‌اند که نیازمند مکانیزم‌‌های حمایتی است. این دو مسئله عبارتنداز ریسک استفاده از کاتالیست‌های تولید داخل و مسئله دامپینگ.

 

ریسک استفاده از کاتالیست‌های تولید داخل

کاتالیست نقش بسیار تعیین کننده‌ای در کیفیت و کمیت محصولات نهایی مجتمع‌های پالایشگاهی و پتروشیمیایی دارد. بر این اساس تصمیم گیری برای خرید کاتالیست از تولید‌کنندگان کم تجربه و فاقد برند بسیار دشوار و پیچیده ‌است. فرآیند خرید کاتالیست از بنگاه‌های داخلی با دو مشکل عمده مواجه است که عبارتند از: پوشش ریسک و تضمین کیفیت. در شرایطی که امکان خرید از شرکتهای صاحب نام خارجی وجود داشته باشد، خرید از شرکتهای داخلی نوپا، حسابداری ذهنی مراکز تصمیمگیری را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد و به راحتی حاضر به خرید کاتالیست از این شرکت‌ها نخواهند بود.

بعلاوه علیرغم اینکه کاتالیست نقش اساسی و مستقیم در بهرهوری، کیفیت و کمیت تولید مجتمعهای پالایشی و پتروشیمی دارد، اما بخش اندکی از هزینههای تولید یک مجتمع پالایشی یا پتروشیمیایی به کاتالیست اختصاص دارد. به طور مثال با فرض ظرفیت عملیاتی 1 میلیون 800 هزار بشکه در روز برای مجتمعهای پالایش نفت و با فرض قیمت 50 دلار برای هر بشکه نفت خام، هزینه تامین خوراک این مجتمع‌ها سالانه 29 میلیارد و 700 میلیون دلار برآورد میشود، در حالی که مجموع ارزش کاتالیست مورد نیاز صنعت پالایش سالانه 118 میلیون دلار است که مبلغ بسیار ناچیزی از هزینههای این بنگاهها محسوب میشود. بنابراین ارزش کاتالیست خریداری شده در قیاس با هزینههای احتمالی ناشی از آسیبها و خسارات به کارگیری کاتالیست معیوب، بسیار ناچیز است. این مسئله ریسک خرید کاتالیست از تولیدکنندگان کم سابقه و فاقد برند را به شدت افزایش می‌دهد و یکی از مهمترین موانع توسعه صنعت کاتالیست است.

 

مسئله دامپینگ

همانطور که در بخش‌های قبل توضیح داده شد بازیگران بین المللی و بزرگی در بازار کاتالیست کشور حضور دارند که رقابت با این شرکت‌ها برای بنگاه‌های داخلی چندان ساده نیست. تحولات سریع حوزه کاتالیست و پیشرفت‌های پر سرعت علمی در این حوزه نیز بر دشواری این مسئله می‌افزاید. در واقع شرکت‌های کاتالیستی برای حضور در بازار رقابتی کاتالیست علاوه بر تولید کاتالیست باید توانمندی لازم برای به روز رسانی و ارتقاء کاتالیست‌ها متناسب با بازار جهانی را داشته باشند. در چنین شرایط دشواری، یکی از مهمترین مسائلی که موفقیت تولید کنندگان داخلی را به شدت مختل می‌کند مسئله دامپینگ است. شرکت‌های بزرگ تولید کننده کاتالیست بواسطه توان مالی فراوان و دسترسی گسترده به بازار جهانی کاتالیست، می‌توانند در بازه‌های کوتاه مدت از سود حاصل از بخش از بازار خود صرفنظر کنند و با کاهش غیر واقعی قیمت‌ها زمینه را برای خروج بازیگران داخلی فراهم نمایند. علیرغم اینکه این مسئله به وفور در صنایع مختلف از جمله صنعت کاتالیست وجود دارد، اما تا کنون اقدام موثری برای غلبه بر آن انجام نشده است. باید شرایطی فراهم شوط که در صورت بروز دامپینگ حداکثر حمایت از تولید کنندگان داخلی بعمل آید و مجازات‌های سنگین برای متخلفین در نظر گرفته شود.

با توجه به ادغام سه ستاد «توسعه فناوری و نوآوری نفت، گاز و ذغال سنگ»، «بهینه‌سازی انرژی و محیط زیست» و «توسعه فناوری انرژی‌های تجدیدپذیر» در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و تشکیل ستاد تازه تاسیس «توسعه فناوری حوزه انرژی» این ستاد حوزه مهم و تاثیرگذار کاتالیست را انتخاب کرده تا فعالیت های خود در این عرصه را آغاز کند.

انتهای پیام/25

 

 

تصاویر

نظرات شما
تهران، میدان ونک، خیابان ملاصدرا، خیابان شیخ بهایی شمالی،
خیابان لادن، پلاک 20 (کد پستی : 1991745681)
تلفن : 83530
ایمیل : pr@isti.ir
بیشتر بخوانیم