افسانه‌های عصبی

افسانه‌های عصبی


زمان مطالعه : 1 دقیقه
کد خبر : 70940
محمود تلخابی*

در طول سال‌های اخیر، کژفهمی‌های زیادی درباره مغز به وجود آمده و در برخی از مراکز تربیتی پیاده شده است. این نوع برداشت‌های نادرست از پژوهش‌های مغز مرتبط با تربیت و یادگیری، افسانه‌های عصبی  نام گرفته است. اغلب این افسانه‌ها دارای ریشه‌های علمی‌اند که در مورد آنها کژفهمی شکل گرفته است و به همین دلیل زدودن آنها دشوار است. در واقع، آنها ناشی از نتیجه گیری ناقص از شواهد علمی است .بنابراین باید از مجموعه باورهای تربیتی حذف شوند.

 برخی از این افسانه‌های عصبی به شرح زیرند :

زمان را از دست ندهید، اتفاقات مهم برای مغز تا قبل از سه سالگی رخ می‌دهد.

دوره‌های بحرانی یا حیاتی یادگیری وجود دارد که در آن موضوعات خاصی باید آموخته شوند.

ما فقط از 90 درصد مغز خود استفاده می‌کنیم.

من چپ مغزم، اما او راست مغز است.

مردان و پسران دارای مغزی متفاوت از زنان و دختراناند.

مغز یک کودک خردسال، در هر زمان فقط یک زبان را می‌تواند یاد بگیرد.

در خواب یاد بگیرید!

علوم شناختی در پیوند با علوم تربیتی در حال تولید دانش جدید ارزشمندی برای غنی ساختن سیاست‌ها و روش‌های آموزشی است. از یک سو، علوم شناختی بسیاری از روش‌های جاری آموزش را با پرسش‌های جدی مواجه کرده است و از سوی دیگر، با خلق دانش جدید درباره سازوکار ذهن و مغز، مسیرهای جدیدی را در برابر آموزشگران گشوده است.

مطالعات ذهن، مغز و تربیت در طول قریب به یک دهه از فعالیت خود به موضوعاتی مانند پژوهش ژنتیک و دغدغههای تربیتی، به کارگیری رویکرد سامانههای پویای پیچیده برای پاسخگویی به پرسشهای ذهن، مغز و تربیت، نقش هیجان و انگیزه در یادگیری، نقش کارکردهای اجرایی در یادگیری، استدلال قیاسی در کلاس درس، مسائل خواندن و فهم ریاضی پرداخته است. با این حال، به دلیل پیچیدگی رفتار و یادگیری انسان، باید نتایج این مطالعات را در عمل به آزمایش گذاشت. نتایج پژوهشی به تنهایی کافی نیست.

*عضو پژوهشکده علوم شناختی

نظرات شما
تهران، میدان ونک، خیابان ملاصدرا، خیابان شیخ بهایی شمالی،
خیابان لادن، پلاک 20 (کد پستی : 1991745681)
تلفن : 83530
ایمیل : pr@isti.ir
بیشتر بخوانیم