چند عامل اصلی وجود دارد که می‌تواند نقشی تعیین کننده در موفقیت هر کسب و کاری ایفا کند. وجود تقاضا یا نیاز برای محصول یا خدمات آن کسب و کار، داشتن مزیت تولید از سوی تولید کننده ، ابزار و تجهیزات مناسب برای تولید، دید مناسب اقتصادی و تحلیل تجاری کسب و کار از موضوعاتی است که در هر کسب و کاری باید مورد توجه قرار گیرد.

هر چند در تمدن غنی ایران، هنر و صنایع هنری بخشی از زندگی روزمره ایرانیان بوده است؛ اما در ایران کنونی بیشتر به هنر به عنوان یک فعالیت فوق برنامه و علاقه‌مندی شخصی نگریسته می‌شود.

به غیر از برخی حوزه‌ها مانند قالی‌بافی که آن هم کم فروغ تر از گذشته است. کمتر می‌بینیم کسب و کار جدیدی با توجیه اقتصادی در حوزه هنری و فرهنگ اصیل ایرانی ایجاد شود. در پاسخ به چرایی این موضوع می‌توان به مسائلی مانند تقاضا، مزیت تولید و ابزار و تجهیزات مناسب برای راه اندازی این کسب کار اشاره کرد. به نظر می‌رسد حلقه مفقوده، دید اقتصادی و تحلیل تجاری کسب و کار در این حوزه است.

هنرمندانی که در این حوزه مشغول به فعالیت هستند، ممکن است به دلیل علاقه به رشته خود، فارغ از منظر اقتصادی، به کار خود ادامه دهند. در صورتی که در دنیای کنونی، لزوم ماندگاری هر صنعتی، گره خوردن آن به اقتصاد است. یکی از دلایلی که باعث به فراموشی سپردن برخی از رشته های هنری شده است. عدم توجیه پذیری اقتصادی تداوم فعالیت در آن حوزه است. در صورتی که اگر مانند پیشینیان خود استانداردهای یک کسب کار را در فعالیت‌های هنری رعایت کنیم، فعالیت‌های هنری دارای توجیه پذیری اقتصادی بیشتری خواهند بود. متعاقباً این مسئله می‌تواند، تداوم فعالیت در آن رشته هنری را تضمین کند.

اگر به موضوع هنر به عنوان یک سوژه کسب و کار اقتصادی بنگریم، با تطبیق آن با شاخص‌های استاندارد یک کسب و کار، قطعا نقاط ضعف قابل توجهی را در این حوزه می‌یابیم. در این مجال سعی نشده است تا مشکلات و نقاط ضعف هنر و صنایع دستی را مرور کنیم، هدف گوشزد کردن این نکته بسیار ساد اما مهم است که اگر در شروع فعالیت هنری و فرهنگی، اصول کسب و کار را رعایت کنیم موفق خواهیم شد.

توجه به اصول بازاریابی، ایجاد و یا کشف نیاز، به روز رسانی تجهیزات و ابزار تولید، شناسایی و جذب سرمایه گذار، تعریف کاربردهای جدید از صنایع هنری و کاربردی نمودن هنر در زندگی روزمره، بسته بندی، قیمت تمام شده، سهولت در دسترسی، شیوه توزیع، کیفیت، پیش بینی اندازه بازار تقاضا و مقدار فروش، برآورد سود سالیانه، زمان رسیدن به نقطه سر به سر و تنوع سبد محصولات و . . . ، همگی نکاتی است که می‌تواند در راه اندازی یک کسب و کار در حوزه صنایع هنری و فرهنگی مورد توجه قرار گرفته و با پیش بینی منطقی، منجر به موفقیت آن کسب و کار شود.

بر این اساس دو راهکار عمده وجود دارد که باید مد نظر قرار گیرد. تشویق صاحبان هنر، به کسب آموزش در حوزه‌های اقتصادی و مهارت در شاخص های کسب و کار  از جمله پیش نیازهای مهم موفقیت در این حوزه است. علاوه بر این، قرار گیری صاحبان هنر در تیم‌های کسب و کار به عنوان بخش فنی تولید محصول می‌تواند یک راهکار منطقی در دنیای مدرن امروزی باشد.

قطعاً اگر هنر والا و با کیفیت اسلامی ایرانی، با منطق اقتصادی و کسب و کار آمیخته شود، با توجه به مزیت‌های قابل توجه کشور در این حوزه، باعث تولید ثروت فراوان خواهد شد و چه بهتر این که در تولید ثروت به وجود مزایای نسبی توجه کنیم تا اینکه بخواهیم در اموری ورود کنیم که زمینه‌های لازم برای آغاز آن را در اختیار نداریم.

*کارشناس حوزه صنایع فرهنگی و هنری

منبع: isti.ir

پایان پیام/