تاریکترین قوای ذهنی انسان
اندرسون کتابش را با این پرسش آغاز میکند که «چرا فیلم ها اینقدر واقعی به نظر میرسند» پاسخ او این است که چون توهماند. اندرسون، همچون دیگر نظریه پردازان شناختی به کلیات مشخصی که در تماشای فیلم دخالت دارند تأکید می ورزد. برداشت وی که موافق توهم است، بر توضیح اینکه چگونه محرک ها) تصاویر، کنش ها، صداها، نورها( با برنامه هایی که «اجرا می شوند» موجب واکنش در ذهن تماشاگر می شود، تأکید دارد. دیدگاه وی آشکارا بر الگوی «بوم شناختی» ادراک بصری استوار است که توسط گیبسون روانشناس مفهومی بسط داده شده است.
اندرسون به صراحت و آشکارا درباره فیلم می گوید که تصویر متحرک را می توان به عنوان یک برنامه رایانه ای در نظر گرفت. تماشاگر را نیز می توان پردازشگر معیار صوتی و تصویری دانست و فیلمسازان را می توان برنامه نویسانی شمرد که برنامه ها را برای اجرا در رایانه آماده می کنند. با مطالعه سختافزار مغز، یعنی ذهن و اعصاب و به طور کلی دستگاه عصبی، می توان پی برد که فیلمسازان چگونه این برنامهها را اجرا می کنند.
اندرسون همچنین مواردی همچون ماهیت استمرار در فیلم های رایج هالیوودی را تحلیل می کند. وی ضمن بررسی برش های چند
صحنه اصلی در فیلم کازابلانکا توضیح می دهد که چگونه فیلمسازان در کاربرد ابزارهایی مانند برش های پرشی و برش های نامرئی و بازنمایی کلی در فضای سه بعدی، به قوانین معیار در ادراک بصری وفادار می مانند.
تخیل و خیال همواره یکی از تاریک ترین قوای ذهنی انسان بوده است. پژوهشهایی که تاکنون در علوم شناختی در زمینه خیال صورت گرفته هنوز نتوانسته از تمامی اسرار و رموز این قوه پرده بردارد، ولی رویکردهای شناختی می توانند ویژگی اصلی خیال )همانندی چشمگیر میان تخیل و باور) را روشن تر کنند. از این رو، کندوکاو در ماهیت تخیل در هنر و رسانه، از حیطه های پژوهشی مناسب برای علاقه مندان و دانش آموختگان و متخصصان علوم شناختی و هنر و رسانه است. یکی از این حیطه ها، پژوهش درباره خلاقیت است. زیرا خلاقیت به طور کلی به تخیل و خیال ربط پیدا می کند و در پیوند با تعقل و تفکر قرار می گیرد.
خلاقیت از مفاهیم و اصطلاحاتی است که بر سر تعریف دقیق آن توافق وجود ندارد. بخشی از این گستردگی تعاریف را می توان ناشی از ماهیت پیچیده خلاقیت و حیطه های متنوع آن دانست. برای نمونه، اختراع برق توسط ادیسون و اختراع تلفن توسط گراهام بل )یعنی اختراع دو محصول تازه( جزو مصادیق خلاقیت است. از سوی دیگر، پیشرفت ها و دستاوردهای پزشکی، آثار هنری شامل نقاشی و موسیقی و نمایش و فیلم و دیگر هنرها، و حتی اصول و قوانین علمی نیز در زمره تولیدات خلاق قرار می گیرند. همین تنوع و گستردگی در عرصه ها و نمونه های خلاقیت موجب شده تا تعاریف متعددی از آن ارائه شود.
*دانشیار دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر
Send to friends