مادهای که جایگزینی برای آن پیدا نشد
*علیرضا سلمان مهاجر
به نظر میرسد منطقی باشد که ایران با دارا بودن حدود یک درصد از خشکیهای جهان دارای یک درصد از منابع ارزشمند معدنی جهان باشد ولی بهدلیل عبور خط متالوژنی آلپ هیمالیا از کشورمان، خداوند کریم موهبت 4 تا 5 درصد از منابع ارزشمند معدنی را به این سرزمین عطا فرموده است که به عبارتی تنها در زمینه منابع مواد معدنی ارزشمند 4 تا 5 برابر از حد معمول جهانی ثروتمندتریم.
بر اساس آخرین برآوردهای به عمل آمده ایران حدود 5/6 درصد از کل ذخایر سرب و روی جهان را در خود جای داده است و این عدد در زمینه ذخایر مس بیش از 4 درصد است. انتظار داریم در سایر عناصر نیز وضع به همین منوال باشد که امیدواریم به لطف خدا و بهرهگیری از روشهای نوین اکتشاف، هرچه زودتر به وجود قطعی ودیعههای ارزشمند الهی در کشورمان پی ببریم.
طلا از دیرباز بهدلیل خواص منحصر به فرد آن مورد توجه بشر بوده است و در گذشت زمان هیچ جایگزینی برای این فلز زرد پیدا نشده است.
از خواص منحصر به فرد طلا میتوان به خاصیت تورق بسیار زیاد، مقاومت شیمیایی در برابر مواد خورنده، هدایت الکتریکی و در آخر رنگ و درخشش منحصر به فرد آن اشاره کرد. سالهای متمادی کیمیاگران مشغول یافتن روشی برای تبدیل فلزات معمولی چون مس به طلا بودهاند و این موضوه قرنها ادامه داشته است که این خود گواهی بر عطش بشر برای تملک و در اختیار داشتن فلز طلا بوده است.
تا به امروز در جهان حدود 170 هزار تن فلز طلا از منابع مختلف استخراج شده و در چرخه استفاده قرار دارد و حدود 110 هزار تن نیز بهعنوان ذخایر بالقوه شناسایی شده است.
از 170 هزار تن طلای استخراج شده توسط بشر حدود 100 هزار تن آن قابل داد و ستد و در چرخه اقتصاد است که خود رقمی قابل توجه و نشانگر حضور فعال این عنصر در عرصه اقتصاد و داد و ستد است. برای مشخصتر شدن موضوع میتوان مقایسهای در مقدار استخراج شده نقره توسط بشر و مقدار قابل داد و ستد آن انجام داد. کل مقدار نقره استخراج شده توسط بشر حدود 550 هزار تن است که تنها 10 هزار تن از آن قابل داد و ستد است و مابقی به اشکال مختلفی از جمله مصارف صنعتی یا تزئینی از چرخه داد و ستد خارج شده اند. این امر برای سایر فلزات به مراتب کمتر است و علیالقاعده عناصر بر اساس میزان تقاضا و مصرف تولید میشوند. لذا به نظر میرسد لازم است به جایگاه خاص این فلز در صنعت و اقتصاد بهصورت ویژه پرداخته شود.
بر اساس آخرین آمارهای سازمان زمینشناسی ذخایر طلای کشورمان حدود 320 تن است که با اکتشافات انجام گرفته و در حال انجام پیش بینی می شود این مقدار به 500 نیز برسد و البته برخی تخمینها اعداد بالاتری را نیز ذکر میکنند.
تولید طلا در کشورمان با احتساب بخش دولتی و خصوصی جمعاً رقمی کمتر از 5 تن در سال است که با عنایت به تولید سالیانه حدود 3000 تن طلا در جهان بر اساس آمار مراجع رسمی، تولید کشورمان رقم قابل توجهی نیست.
در خصوص مصرف طلا وضع به گونهای دیگر است و ایران با مصرف سرانه 1.07 گرم طلا در سال، رتبه 15 مصرف طلا را در جهان دارد و در خصوص مصرف سالانه زیورآلات طلا در زمره کشورهای شناخته شده و مطرح است برای مثال در سال 2015 با مصرف 35.4 تن زیورآلات طلا، ایران رتبه نهم جهان را به خود اختصاص داد.
بهصورت کلی در مصارف طلا حدود نیمی از مصارف بهشکل زیورآلات،10 درصد در کاربردهای صنعتی، 15 درصد در سرمایهگذاریها،20 درصد در هلدینگهای رسمی طلا و مابقی نیز مصارفی نامشخص است.
باید توجه داشت که معمولاً از کل طلای تولید و عرضه شده به بازار حدود یک سوم بهصورت طلای بازیافتی یا بهعبارتی ذوب مجدد است. با محاسباتی ساده میتوان مصرف طلای کشورمان را 70 تا 80 تن در سال و مصرف زیورآلات را سالانه حدود 35 تن تخمین زد و با فرض اینکه یک سوم از طلای مصرفی در ایران از منابع بازیافتی و ذوب مجدد میباشد، سالانه 58 تن طلای جدید وارد بازار کشور میشود و با کسر 5 تن تولید داخل حدود 53 تن طلای جدید از خارج به کشورمان وارد میشود که نیمی از آن بهصورت زیورآلات است به عبارتی رقمی حدود 26 تن طلا در سال فقط بهعنوان زیورآلات از طلای جدید!!
معانی این اعداد و ارقام به لحاظ اقتصادی چیست؟35 تن مصرف سالانه طلا بهصورت زیورآلات با احتساب قیمت 1300 دلار بر هر اونس طلا و نرخ هر دلار آمریکا برابر 45000 ریال به این معنی است که سالانه حدود 5800 میلیارد تومان از سرمایههای مردم صرف خرید زیورآلات میشود و از چرخه مولد اقتصادی خارج میشود لازم به ذکر است خرید طلا بهصورت شمش و سکه و طلای دست دوم در این آمار 35 تن مصرف سالانه محاسبه نشده است و جزء مابقی طلای مصرفی کشور است که کلاً حدود 70 تا 80 تن است.
این روند خوب است یا بد؟
در نگاه اول ممکن است به نظر برسد خرید طلا موجب حفظ ارزش سرمایه در بلندمدت و کاهش اثر تورم و کاهش ارزش پول ملی است. بله برای خریداران و با لحاظ کردن خریدار بهعنوان عضوی مجرد از جامعه صحیح است. ولی با نگاهی عمیق به کل فرآیند میتوان صدمهای که به اقتصاد ملی وارد میشود را بهوضوح مشاهده کرد.
مصرف سالانه حدود 35 تن طلا که 26 تن آن بهصورت طلای جدید و عمدتاً وارداتی است به معنای فریز شدن معادل ریالی آن و خروج این سرمایه از اقتصاد و کسب و کار مولد است. سود اصلی را از این داد و ستد تولیدکنندگان این مصنوعات که کشورهایی چون امارات متحده عربی، ترکیه، تایلند و ایتالیا هستند میبرند و ثمراتی چون اشتغال و خلق ارزش برای آن کشورها اتفاق میفتد نه برای ایران و ما فقط مقایر قابل توجهی سرمایه های ارزشمند مردمی را برای مدتی طولانی و نامعلوم فریز کردهایم و متأسفانه این موضوع هر سال تکرار میشود.
اما چاره چیست؟
میتوان با استاندارد نمودن طلا با عیارهای پایینتر، داد و ستد عیارهایی چون 9 ،14 و 16 که در بازار های جهانی برای زیورآلات رواج دارد و لذا سرمایهای را که افراد برای تهیه زیورآلات پرداخت میکنند کاهش داد و بدین ترتیب مقدار سرمایه فریز شده در این حوزه را پایین آورد.
لازم به ذکر است که یکی از دلایل عدم رغبت مردم به خرید زیورآلات با عیار پایینتر از 18 و حتی در پارهای از مناطق کشور عیار 22 یا 20، مشکل نگرانی از افت قیمت و فروش مجدد دشوار آن است و برای مثال با استاندارد کردن طلای با عیار 9 میتوان حدود 2900 میلیارد تومان از سرمایههای مذکور را آزاد کرد.
5800 میلیارد تومان در سال سرمایه کمی نیست و این سرمایهگذاری را میتوان در همان جهتی که علاقه به جریان دارد هدایت کرد. برای مثال میتوان معادن طلای با پتانسیل خوب را در کشور شناسایی کرده و با بهرهگیری و شراکت با گروههای بینالمللی اکتشاف و استخراج و تولید طلا، سهام معادن طلای مذکور را در بورسهایی که بهصورت تخصصی در این زمینه کار میکنند عرضه نموده و خریداران بهجای خرید طلا بهصورت فیزیکی بخشی از خرید خود را بهصورت سهم معادن طلا که با اکتشافات به مرور نیز افزایش مییابد، انجام دهند و میتوان گواهیهای سهام این معادن را به صورت شمشهای کوچکی طراحی نمود تا علاوه بر ارزش ذاتی و افزایش ارزش سرمایه جنبه زینتی آن نیز حفظ شود.
با بررسی رفتار شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگها میتوان افزایش فعالیت در زمینه معادن طلا را مشاهده کرد که این امر از جنبه ایجاد کسب کار و اشتغال بسیار مثبت است ولی نظر به اینکه استحصال طلا معمولاً با استفاده از مواد شیمیایی سمی صورت میگیرد و استحصال طلای صنعتی آب بر است، بهتر است از همین حالا به فکر ارزیابیهای دقیق زیستمحیطی و انتخاب و تدوین تکنولوژیهای سازگار با شرایط کشورمان و با کاهش یا حذف مواد شیمیایی سمی و مضر برای محیط زیست باشیم و همچنین با عنایت به آب بر بودن صنعت استحصال طلا، روشهایی نوین و بهینه از نظر مصرف آب طراحی کنیم تا ناخواسته صدمه جبرانناپذیری به پیکره محیط زیستمان وارد نکنیم. پیامدهای استحصال طلا در آمریکا جنوبی و اندونزی مثالهایی از این دست فجایع زیست محیطی در عرصه استحصال طلاست که باید به فکر باشیم دچار آنها نشویم و سمت و سوی حرکت همانا توسعه پایدار باشد.
تولید و شکلدهی مصنوعات طلا با عیارهای مختلف و با اشکال و رنگهای مختلف ممکن نیست مگر با استفاده از علم مواد، فناوریهای پیشرفته و بهروز ساخت و شکلدهی و ترکیب آنها با هنر ناب و تحقیقات بازار و بررسی سلیقه مشتری. اگر به این لیست بازار بزرگ کشورمان که فرصت بسیار خوبی در اختیارمان قرار داده است را اضافه کنیم تمام قطعههای یک پازل تکمیل زنجیره ارزش را خواهیم داشت.
کشورمان دارای متخصصان بسیار توانمند در زمینههای مهندسی مواد برای ساخت ترکیبات بدیع برای زیورآلات است، برای شکلدهی و ساخت این ترکیبات متخصصان شکلدهی و ساخت پیشرفتهای همانند چاپ سه بعدی نیاز است تا در تلفیقی با هنر ناب هنرمندان و طراحان زبده محصولی بدیع را در جهان خلق کند و فرزندی سلف و دارای جوهره هنری بهکار رفته در مصنوعات ایران باستان چون مفرغ لرستان باشد. در صورت هدایت صحیح صنایع پاییندست ساخت و تولید زیورآلات و استفاده از جواهرات منحصر به فردی چون فیروزه ایرانی میتوان علاوه بر مصرف داخل کشور موضوع برندینگ و صدور محصول را نیز در نظر داشته و از نتایج آن منتفع شد.
* مشاور ستاد توسعه فناوریهای مواد و ساخت پیشرفته معاونت علمی
Send to friends