بسیج نیروهای دانشبنیان برای حل مشکل خوزستان
همراهي دولت با نهادهاي علمي – دانشگاهي
گفت: «من از بينوايي نيم روي زرد/ غم بينوايان رخم زرد کرد». درست در روزهايي که هواي تهران بهاري ميشود و ملت به استقبال عيد ميروند، هموطنان خوزستاني ما و پارهاي از نقاط کشور گرفتار ريزگردها و بد آب و هوا هستند. آسمان به جاي باران خاک فرو ميفرستد و روال عادي زندگي را به هم ميريزد. نهتنها روال زندگي را به هم ميريزد، بلکه نفس را هم به شماره مياندازد. مگر ميشود در چنين غباري نفس کشيد... اما خوزستانيها مردمان صبور و بردباري هستند. در جنگ و انقلاب نشان دادند که هم صبورند و هم غيور. متاسفانه دولت و ملت نتوانستند، آنچنان که شايسته جنوبيهاست، جواب لطف و محبتشان را بدهند. با اينکه رزق و روزي کل کشور از خاک زرخيز خوزستان تامين ميشود، اين استان گرفتار مشکلات بسيار است و مردم خونگرم جنوب سالهاي متمادي است که با اين مشکلات دست و پنجه نرم ميکنند و از سر وفاداري به انقلاب و نظام، صدايي به اعتراض بلند نميکنند. اين وفاداري و شکيبايي چنان ارزشمند است که رهبر فرزانه انقلاب، با اشاره به همين غبارآلود شدن هواي آن ناحيه، به صراحت فرمودند: «اگر کسي به فکر مردم باشد، نميتواند در مقابل مسائل دشوار خوزستان راحت بماند.» حتي معظمله از مسئولين که به جاي حل «مسئله ريزگردها» مسئوليت آن را متوجه گذشتگان ميکنند، به تصريح انتقاد کردند. البته مسئله ريزگردها مسئلهاي نيست که به فور و با تخصيص بودجه، بهسرعت حل و فصل شود. رئيسجمهور محترم و هيئت دولت هم، آنچه از دستشان برآمده کردهاند و ميکنند. بخشي از اين مسئله مربوط به بيرون از مرزهاي ايران است و نياز به عزم بينالمللي و همراهي ديگر کشورها دارد. اما اگر بخواهيم هرچه زودتر راه چارهاي براي امروز و فرداي خوزستان پيدا کنيم، راهي جز مداخله دانشمندان و اقدامات دانشبنيان نداريم. امروز علم و فناوري پيشرفت کرده و هزينه مقابله با بحرانها تا حدود زيادي پايين آمده است. شايد اگر سي سال پيش در چنين بحراني، مديري ميخواست اطلاعرساني کند و راهکارهايي به شهروندان گرفتار در بحران آموزش دهد، بايد هزينه گزافي ميکرد و نهادها و سازمانهاي ديگر را به ميدان ميآورد و زمان نسبتا زيادي را هم صرف اين کار ميکرد. امروز هر کس در هر جا بخواهد بحراني را مديريت کند، به ابزارهاي فوقالعادهاي دسترسي دارد که تا سه دهه قبل کسي خوابش را نميديد. علاوه بر فضاي سايبري، علوم در رشتههاي ديگر هم پيشرفت قابل ملاحظهاي کردهاند. به خصوص ما ايرانيها در چند رشته جهشهاي قابل توجهي کردهايم. در نانو و بيو در موقعيتي قرار داريم که محسود کشورهاي همجواريم. اتفاقا اين دو رشته با صرف هزينههايي نهچندان زياد ميتوانند راههاي کوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدتي را براي مقابله با ريزگردها جلوي پايمان بگذارند. به نظرم در محيط زيست دانشمندان به کشف حقايقي نائل آمدهاند که ديگر بيابانزدايي را به روشي که سابقا روي شنها قير ميپاشيدند، توصيه نميکنند. هر روشي که تاثيرات مخرب بر محيط زيست بگذارد و حيات موجودات را به خطر بيندازد، مطرود است و نبايد به آن بها داد. برعکس امروز جمهور دانشمندان متفقند که بايد خودمان را با محيط زيست سازگار کنيم و تا آنجا که مقدور است، ضرر و زيان انطباق با جغرافياي طبيعي را به حداقل برسانيم. در عين حال ميشود با تکنولوژيهاي سازگار با طبيعت جلوي تخريب دوطرفه را گرفت. امروز به کمک نانو ميتوانيم خانههايي بسازيم که زحمت ريزگردها را از زندگيمان دور کنند. همچنين ميتوانيم به پرورش و ترويج و کشت گياهاني بپردازيم که هوا را تصفيه ميکنند و ميزان اکسيژن را بالا ميبرند. الان شايد نتوانيم درجا جلوي ريزگردها را بگيريم و هواي خوزستان را پاک کنيم يا با پوشش نانوئي جلوي اتصالات برقي را در هواي مرطوب بگيريم، اما ميتوانيم با اتکا به دستاوردها و پژوهشهاي دانشبنيان ميزان آسيبهاي اين ريزگردها را به حداقل برسانيم. اينکه ميگويند بايد تهديدها را به فرصت بدل کرد، اختصاص به تهديدهاي سياسي و نظامي ندارد. بلکه در خصوص تهديدهاي طبيعي و اجتماعي هم مصداق دارد. به اين تهديد طبيعي هم ميشود به چشم فرصت علمي - اقتصادي نگاه کرد و با بسيج همه نيروهاي دانشبنيان و امکانات فناوري جديد کاري کرد که خوزستان و ساير نقاط داراي مشکل از اين بلاي طبيعي نجات يابند و هر چه زودتر آسمان آبي و محيط زيست مطلوب را شاهد شوند. کافي است مجالي فراهم کنيم و شرکتهاي دانشبنيان را باور کنيم و اجازه دهيم کالا و خدمات مناسب اين شرايط را عرضه کنند. اخيرا شرکتهاي خارجي دستگاههايي ساختهاند که در اشل خانگي ميتواند سي ليتر آب آشاميدني از هوا بگيرد. راهکاري که در ساير کشورها تجربه شده و تنها راه نجات هم در اين مسير است. اتفاقا شايد وقت طرحها و پروژهها عظيم و فراگير سپري شده و لازم است که به بخش خصوصي و ورود آن به اين قضايا بيشتر توجه کنيم و اقتصاد دانشبنيان را از اين راه رونق بخشيم. في المثال دستگاههاي تصفيه هوا و آب هم ميتواند ارزان و انبوه و ايرانساخت توليد شود و هواي داخل خانه را مطبوع کند. و خيلي کارهاي ديگر هم ميشود کرد که دانشمندان و فناوران جوان سودايشان را در سر ميپرورانند. چيزي که الان بايد اتفاق بيفتد، همراهي بيشتر سازمانهاي دولتي به عنوان مدير بحران با نهادهاي علمي - دانشگاهي، به خصوص با شرکتهاي دانش بنيان است تا در اينباره کار کنند و آسيبهاي بحران را - انشاءالله رحمن - به حداقل برسانند..
پرویز کرمی*
مشاور معاون علمی وفناوری رئیس جمهوری
Send to friends