پرورش خلاقیت
خلاقیت از مفاهیم و اصطلاحاتی است که بر سر تعریف دقیق آن توافق وجود ندارد. بخشی از این گستردگی تعاریف را میتوان ناشی از ماهیت پیچیده خلاقیت و حیطههای متنوع آن دانست. برای نمونه، اختراع برق توسط ادیسون و اختراع تلفن توسط گراهام بل یعنی اختراع دو محصول تازه جزو مصادیق خلاقیت است. از سوی دیگر، پیشرفتها و دستاوردهای پزشکی، آثار هنری شامل نقاشی و موسیقی و نمایش و فیلم و دیگر هنرها و حتی اصول و قوانین علمی نیز در زمره تولیدات خلاق قرار میگیرند. همین تنوع و گستردگی در عرصهها و نمونههای خلاقیت موجب شده تا تعاریف متعددی از آن ارائه شود.
اما از دیدگاه علوم شناختی، هشت نوع اثر خلاق وجود دارند که از نظر کیفیت، کمیت، میزان اثرگذاری، و نوع تحلیل و استدلال آن با هم تفاوت دارند. مهمترین نکات مشترک در آثار خلاق عبارت است از: انگیزش قوی یا لذت بردن از فرایند خلاق، باور به ارزش کار خلاق، انتخاب دقیق مسائل، فرایندهای تفکر، خطرپذیری، دانش و خبرگی، پایبندی به تلاش خلاق، و البته وجود زمینههای تاریخی مناسب. آشکار است که هم هشت نوع اثر خلاق و هم عوامل دخیل در خلاقیت، از زمینههای جالب پژوهش در علوم شناختی است، به ویژه این بحث که چگونه میتوان با استفاده از علوم شناختی به تقویت یا پرورش خلاقیت یاری رسانید.
علوم شناختی میتواند در تقویت خلاقیت نقش مهمی ایفا کند. به عقیده بسیاری از پژوهشگران خلاقیت، مهمترین راههای پرورش و تقویت خلاقیت به قرار زیر است. با اندکی توجه میتوان دریافت که بیشتر این راهها جزو حیطههای مطالعاتی علوم شناختی است.
خلاقیت، امری است فردی و شخصی. بنابراین، هر فرد با توجه به تواناییهای فردی خودش میتواند خلاقیت خود را تقویت کند و آن را گسترش دهد. یکی از عوامل مؤثر در خلاقیت، دقت در درک مسائل است. بنابراین، با افزایش دقت در درک مسائل، خلاقیت نیز افزایش مییابد. زیرا گفتیم که خلاقیت به یکی از حیطههای علوم شناختی )حل مسئله( ارتباط دارد.
یکی دیگر از عوامل مؤثر در خلاقیت، تجربه ورزی، کنجکاوی و آزمایش است. با ارتقای سه مولفه «تصمیم گیری» و «حل مسئله» میتوان خلاقیت را افزایش داد.
تخیل رابطه مستقیمی با خلاقیت دارد. زیرا انسان با تخیل میتواند هرچیزی را در ذهن خود تصور کند، خواه آن چیز در جهان واقع وجود داشته باشد یا وجود نداشته باشد. برخی روانشناسان معتقدند خلاقیت نوعی تخیل است که به ابداع، اختراع و نوآوری منجر میشود. براساس این دیدگاه، پرورش تخیل میتواند به افزایش خلاقیت بینجامد.
اعتماد به نفس نیز در خلاقیت نقش دارد. با استفاده از توصیههای روانشناسان شناختی در مورد افزایش اعتماد به نفس میتوان خلاقیت را افزایش و پرورش داد . برخی یکی از راههای افزایش خلاقیت را بیان احساسات شخصی دانستهاند. به این معنا که از طریق گفتگو درباره تجارب، برداشتها و دریافتهای شخصی، میتوان خلاقیت را افزایش و پرورش داد. بیان احساسات از طریق زبان کلامی و زبان بدن، از حیطههای علوم شناختی به طور عام و زبانشناسی شناختی به طور خاص است.
برخی از روانشناسان اوج خلاقیت را تا سن سی سالگی امکانپذیر میدانند و معتقدند در سنین بالاتر، افزایش خلاقیت متوقف میشود یا به تدریج کاهش مییابد. از دید این عده، باید به خلاقیتهای ذهنی دوران کودکی تا جوانی اهمیت داد.
*عضو هیات علمی دانشکده سینما و تئاتر، دانشگاه هنر
منبع: isti.ir
پایان پیام/
Send to friends